(آیه 6)- پاک سازى جسم و جان! در آیات سابق، بحثهاى گوناگونى در باره «طیبات جسمى و مواهب مادى» مطرح شد، در این آیه به «طیبات روح» و آنچه باعث پاکیزگى جان انسان مىگردد، اشاره شده است و قسمت قابل ملاحظهاى از احکام وضو و غسل و تیمم که موجب صفاى روح است، تشریح گردیده، نخست خطاب به افراد با ایمان کرده، احکام وضو را به این ترتیب بیان مىکند: «اى کسانى که ایمان آوردهاید هنگامى که براى نماز بپا خاستید صورت و دستهاى خود را تا آرنج بشویید و قسمتى از سر و همچنین پا را تا مفصل (یا برآمدگى پشت پا) مسح کنید» (یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَکُمْ وَ أَیْدِیَکُمْ إِلَى الْمَرافِقِ وَ امْسَحُوا بِرُؤُسِکُمْ وَ أَرْجُلَکُمْ إِلَى الْکَعْبَیْنِ).
بنابراین، فقط مقدارى از دست که باید شسته شود در آیه ذکر شده، و اما کیفیت آن در سنت پیامبر که بوسیله اهل بیت علیهم السّلام به ما رسیده آمده است و آن شستن آرنج است به طرف سر انگشتان.
سپس به توضیح حکم غسل پرداخته، مىفرماید: «و اگر جنب باشید غسل کنید» (وَ إِنْ کُنْتُمْ جُنُباً فَاطَّهَّرُوا).
روشن است که مراد از جمله «فاطّهّروا» شستن تمام بدن مىباشد.
«جنب» همان طور که در ذیل آیه 43 سوره نساء گذشت به معنى «دور شونده» است، و اگر شخص «جنب» به این عنوان نامیده مىشود به خاطر آن است که باید در آن حال، از نماز و توقف در مسجد و مانند آن دورى کند.
ضمنا از این که قرآن در آیه فوق مىگوید به هنگام نماز اگر جنب هستید غسل کنید استفاده مىشود که غسل جنابت جانشین وضو نیز مىگردد.
سپس به بیان حکم تیمم پرداخته و مىگوید: «و اگر از خواب برخاستهاید و قصد نماز دارید و بیمار یا مسافر باشید و یا اگر از قضاى حاجت برگشتهاید و یا آمیزش جنسى با زنان کردهاید و دسترسى به آب ندارید با خاک پاکى تیمم کنید» (وَ إِنْ کُنْتُمْ مَرْضى أَوْ عَلى سَفَرٍ أَوْ جاءَ أَحَدٌ مِنْکُمْ مِنَ الْغائِطِ أَوْ لامَسْتُمُ النِّساءَ فَلَمْ تَجِدُوا ماءً فَتَیَمَّمُوا صَعِیداً طَیِّباً).
سپس طرز تیمم را اجمالا بیان کرده، مىگوید: «بوسیله آن صورت و دستهاى خود را مسح کنید» (فَامْسَحُوا بِوُجُوهِکُمْ وَ أَیْدِیکُمْ مِنْهُ).
و در پایان آیه، براى این که روشن شود هیچ گونه سختگیرى در دستورات گذشته در کار نبوده بلکه همه آنها به خاطر مصالح قابل توجهى تشریع شده است، مىفرماید: «خداوند نمىخواهد شما را به زحمت بیفکند، بلکه مىخواهد شما را پاکیزه سازد و نعمت خود را بر شما تمام کند تا سپاس نعمتهاى او را بگویید» (ما یُرِیدُ اللَّهُ لِیَجْعَلَ عَلَیْکُمْ مِنْ حَرَجٍ وَ لکِنْ یُرِیدُ لِیُطَهِّرَکُمْ وَ لِیُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکُمْ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ).
در حقیقت جملههاى فوق بار دیگر این واقعیت را تأکید مىکند که تمام دستورهاى الهى و برنامههاى اسلامى به خاطر مردم و براى حفظ منافع آنها قرار داده شده و به هیچ وجه هدف دیگرى در کار نبوده است، خداوند مىخواهد با این دستورها هم طهارت معنوى و هم جسمانى براى مردم فراهم شود.
جمله ما یرید اللّه لیجعل علیکم من حرج این قانون کلى را بیان مىکند، که احکام الهى در هیچ مورد به صورت تکلیف شاق و طاقت فرسا نیست.
(آیه 7)- پیمانهاى الهى! در این آیه بار دیگر مسلمانان را به اهمیت نعمتهاى بىپایان خداوند که مهمترین آنها نعمت ایمان و هدایت است، توجه داده مىفرماید: «نعمتهاى خدا بر خودتان را به یاد بیاورید» (وَ اذْکُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ).
چه نعمتى از آن بالاتر که در سایه اسلام، همه گونه مواهب و افتخارات و امکانات نصیب مسلمانان شد و جمعیتى که قبلا کاملا پراکنده و جاهل و گمراه و خونخوار و فاسد و مفسد بودند به صورت جمعیتى متشکل و متحد و دانا با امکانات مادى و معنوى فراوان درآمدند.
سپس پیمانى را که با خدا بستهاند، یادآور شده مىگوید: «پیمانى را که بطور محکم خدا با شما بست فراموش نکنید، آن زمان که گفتید شنیدیم و اطاعت کردیم» (وَ مِیثاقَهُ الَّذِی واثَقَکُمْ بِهِ إِذْ قُلْتُمْ سَمِعْنا وَ أَطَعْنا).
این آیه مىتواند اشاره به تمام پیمانهاى تکوینى و تشریعى (پیمانهایى که خدا به حکم فطرت گرفته و یا پیامبر صلّى اللّه علیه و آله در مراحل مختلف از مسلمانان گرفته) باشد.
و در پایان آیه براى تأکید این معنى مىفرماید: «پرهیزکارى پیشه کنید خداوند از اسرار درون سینهها آگاه است» (وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ).
(آیه 8)- دعوت اکید به عدالت! این آیه دعوت به قیام به عدالت مىکند و نظیر آن با تفاوت مختصرى در سوره نساء آیه 135 گذشت.
نخست خطاب به افراد با ایمان کرده، مىگوید: «اى کسانى که ایمان آوردهاید همواره قیام براى خدا کنید و به حق و عدالت گواهى دهید» (یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُونُوا قَوَّامِینَ لِلَّهِ شُهَداءَ بِالْقِسْطِ).
سپس به یکى از عوامل انحراف از عدالت اشاره نموده، به مسلمانان چنین هشدار مىدهد که: «نباید کینهها و عداوتهاى قومى و تصفیه حسابهاى شخصى مانع از اجراى عدالت و موجب تجاوز به حقوق دیگران گردد، زیرا عدالت از همه اینها بالاتر است» (وَ لا یَجْرِمَنَّکُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلى أَلَّا تَعْدِلُوا).
بار دیگر به خاطر اهمیت موضوع روى مسأله عدالت تکیه کرده، مىفرماید:
«عدالت پیشه کنید که به پرهیزکارى نزدیکتر است» (اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوى).
و از آنجا که عدالت مهمترین رکن تقوا و پرهیزکارى است، براى سومین بار به عنوان تأکید اضافه مىکند: «از خدا بپرهیزید، زیرا خداوند از تمام اعمال شما آگاه است» (وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِما تَعْمَلُونَ).
(آیه 9)- سپس در این آیه- طبق سنت قرآن- که پس از احکام خاصى براى تأکید و تکمیل آن اشاره به قوانین و اصول کلى مىکند در اینجا نیز براى تأکید مسأله اجراى عدالت و گواهى به حق چنین مىفرماید: «خداوند به کسانى که ایمان آوردهاند و عمل صالح انجام مىدهند و عده آمرزش و پاداش عظیم داده است» (وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ عَظِیمٌ).
"برگزیده ی تفسیر نمونه، آیت الله ناصر مکارم شیرازی "
پایگاه اطلاع رسانی آستان مقدس امامزاده روح الله علیه السلام