سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 


(آیه 176) شأن نزول:

از «جابر بن عبد اللّه انصارى» چنین نقل کرده‏اند که مى‏گوید: من شدیدا بیمار بودم، پیامبر صلّى اللّه علیه و آله به عیادت من آمد و در آنجا وضو گرفت و از آب وضوى خود بر من پاشید، من که در اندیشه مرگ بودم به پیامبر صلّى اللّه علیه و آله عرض کردم: وارث من فقط خواهران منند، میراث آنها چگونه است؟

این آیه که آیه فرائض نام دارد نازل شد و میراث آنها را روشن ساخت.

و به عقیده بعضى این آخرین آیه‏اى است که در باره احکام اسلام بر پیامبر صلّى اللّه علیه و آله نازل شده.

تفسیر:

این آیه مقدار ارث برادران و خواهران را بیان مى‏کند، و همان‏طور که در اوایل این سوره در تفسیر آیه 12 گفتیم در باره ارث خواهران و برادران، دو آیه در قرآن نازل شده است یکى همان آیه 12 که ناظر به برادران و خواهران «مادرى» است، و دیگر آیه مورد بحث که در باره خواهران و برادران «پدرى و مادرى» یا «پدرى تنها» سخن مى‏گوید، مى‏فرماید: «از تو در این باره سؤال مى‏کنند، بگو:

خداوند حکم کلاله (برادران و خواهران را) براى شما بیان مى‏کند» (یَسْتَفْتُونَکَ قُلِ اللَّهُ یُفْتِیکُمْ فِی الْکَلالَةِ).

سپس به چندین حکم اشاره مى‏نماید:

1- «هر گاه مردى از دنیا برود و فرزندى نداشته باشد و یک خواهر داشته باشد نصف میراث او به آن یک خواهر مى‏رسد» (إِنِ امْرُؤٌ هَلَکَ لَیْسَ لَهُ وَلَدٌ وَ لَهُ أُخْتٌ فَلَها نِصْفُ ما تَرَکَ).

2- و اگر زنى از دنیا برود «و فرزندى نداشته باشد و یک برادر (برادر پدر و مادرى یا پدرى تنها) از خود به یادگار بگذارد تمام ارث او به یک برادر مى‏رسد» (وَ هُوَ یَرِثُها إِنْ لَمْ یَکُنْ لَها وَلَدٌ).

3- «اگر کسى از دنیا برود و دو خواهر از او به یادگار بماند دو ثلث از میراث او را مى‏برند» (فَإِنْ کانَتَا اثْنَتَیْنِ فَلَهُمَا الثُّلُثانِ مِمَّا تَرَکَ).

4- «اگر ورثه شخص متوفى، چند برادر و خواهر باشند (از دو نفر بیشتر) تمام میراث او را در میان خود تقسیم مى‏کنند بطورى که سهم هر برادر دو برابر سهم یک خواهر شود» (وَ إِنْ کانُوا إِخْوَةً رِجالًا وَ نِساءً فَلِلذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَیَیْنِ).

در پایان آیه مى‏فرماید: «خداوند این حقایق را براى شما بیان مى‏کند تا گمراه نشوید و راه سعادت را بیابید (و حتما راهى را که خدا نشان مى‏دهد راه صحیح و واقعى است) زیرا به هر چیزى دانا است» (یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمْ أَنْ تَضِلُّوا وَ اللَّهُ بِکُلِّ شَیْ‏ءٍ عَلِیمٌ).

"پایان سوره نساء"

 

"سوره مائده"

این سوره در «مدینه» نازل شده و 120 آیه است.

محتواى سوره:

این سوره محتوى یک سلسله از معارف و عقاید اسلامى و یک سلسله از احکام و وظایف دینى است.

در قسمت اول به مسأله ولایت و رهبرى بعد از پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و مسأله تثلیث مسیحیان و قسمتهایى از مسائل مربوط به قیامت و رستاخیز و بازخواست از انبیاء در مورد امتهایشان اشاره شده است.

و در قسمت دوم، مسأله وفاى به پیمانها، عدالت اجتماعى، شهادت به عدل و تحریم قتل نفس (و به تناسب آن داستان فرزندان آدم و قتل هابیل بوسیله قابیل) و همچنین توضیح قسمتهایى از غذاهاى حلال و حرام و قسمتى از احکام وضو و تیمم آمده است.

و نامگذارى آن به «سوره مائده» به خاطر این است که داستان نزول مائده براى یاران مسیح در آیه 114 این سوره ذکر شده است.

بسم اللّه الرحمن الرحیم

 (آیه 1)- لزوم وفا به عهد و پیمان! بطورى که از روایات اسلامى و سخنان مفسران بزرگ استفاده مى‏شود، این سوره آخرین سوره (و یا از آخرین سوره‏هایى) است که بر پیامبر صلّى اللّه علیه و آله نازل شده است.

در این سوره- به خاطر همین موقعیت خاص- تأکید روى یک سلسله مفاهیم اسلامى و آخرین برنامه‏هاى دینى و مسأله رهبرى امت و جانشینى پیامبر صلّى اللّه علیه و آله شده است و شاید به همین جهت است که با مسأله لزوم وفاى به عهد و پیمان، شروع شده، و در نخستین جمله مى‏فرماید: «اى افراد با ایمان به عهد و پیمان خود وفا کنید» (یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ).

تا به این وسیله افراد با ایمان را ملزم به پیمانهایى که در گذشته با خدا بسته‏اند و یا در این سوره به آن اشاره شده است بنماید.

جمله فوق دلیل بر وجوب وفا به تمام پیمانهایى است که میان افراد انسان با یکدیگر، و یا افراد انسان با خدا، بطور محکم بسته مى‏شود، و به این ترتیب تمام پیمانهاى الهى و انسانى و پیمانهاى سیاسى و اقتصادى و اجتماعى و تجارى و زناشویى و مانند آن را در بر مى‏گیرد و یک مفهوم کاملا وسیع دارد، حتى عهد و پیمانهایى را که مسلمانان با غیر مسلمانان مى‏بندند نیز شامل مى‏شود.

در اهمیت وفاى به عهد در نهج البلاغه در فرمان مالک اشتر چنین مى‏خوانیم:

 «در میان واجبات الهى هیچ موضوعى همانند وفاى به عهد در میان مردم جهان- با تمام اختلافاتى که دارند- مورد اتفاق نیست به همین جهت بت‏پرستان زمان جاهلیت نیز پیمانها را در میان خود محترم مى‏شمردند زیرا عواقب دردناک پیمان شکنى را دریافته بودند».

سپس به دنبال دستور وفاى به پیمانها که تمام احکام و پیمانهاى الهى را شامل مى‏شود یک سلسله از احکام اسلام را بیان کرده، که نخستین آن حلال بودن گوشت پاره‏اى از حیوانات است، مى‏فرماید: «چهارپایان (یا جنین آنها) براى شما حلال شده است» (أُحِلَّتْ لَکُمْ بَهِیمَةُ الْأَنْعامِ).

سپس در ذیل آیه دو مورد را از حکم حلال بودن گوشت چهارپایان استثناء کرده، مى‏فرماید: «به استثناى گوشتهایى که تحریم آن به زودى براى شما بیان مى‏شود» (إِلَّا ما یُتْلى‏ عَلَیْکُمْ).

«و به استثناى حال احرام (براى انجام مناسک حجّ یا انجام مناسک عمره) که در این حال صید کردن حرام است» (غَیْرَ مُحِلِّی الصَّیْدِ وَ أَنْتُمْ حُرُمٌ).

و در پایان مى‏فرماید: «خداوند هر حکمى را بخواهد صادر مى‏کند» (إِنَّ اللَّهَ یَحْکُمُ ما یُرِیدُ). یعنى، چون آگاه از همه چیز و مالک همه چیز مى‏باشد هر حکمى را که به صلاح و مصلحت بندگان باشد و حکمت اقتضا کند تشریع مى‏نماید.

 (آیه 2)- هشت دستور در یک آیه! در این آیه چند دستور مهم اسلامى از آخرین دستوراتى که بر پیامبر صلّى اللّه علیه و آله نازل شده است بیان گردیده که همه یا اغلب آنها مربوط به حجّ و زیارت خانه خداست:

1- نخست خطاب به افراد با ایمان کرده، مى‏فرماید: «اى کسانى که ایمان آورده‏اید! شعائر الهى را نقض نکنید و حریم آنها را حلال نشمرید» (یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تُحِلُّوا شَعائِرَ اللَّهِ). منظور از «شعائر اللّه» مناسک و برنامه‏هاى حجّ است.

2- «احترام ماههاى حرام را نگاه دارید و از جنگ کردن در این ماهها خوددارى کنید» (وَ لَا الشَّهْرَ الْحَرامَ).

3- «قربانیانى را که براى حج مى‏آورند، اعم از این که بى‏نشان باشند- هدى- و یا نشان داشته باشند- قلائد- حلال نشمرید و بگذارید که به قربانگاه برسند و در آنجا قربانى شوند» (وَ لَا الْهَدْیَ وَ لَا الْقَلائِدَ).

4- تمام زائران خانه خدا باید از آزادى کامل در این مراسم بزرگ اسلامى بهره‏مند باشند و هیچ گونه امتیازى در این قسمت در میان قبایل و افراد و نژادها و زبانها نیست بنابراین «نباید کسانى را که براى خشنودى پروردگار و جلب رضاى او و حتى به دست آوردن سود تجارى به قصد زیارت خانه خدا حرکت مى‏کنند مزاحمت کنید خواه با شما دوست باشند یا دشمن همین اندازه که مسلمانند و زائر خانه خدا مصونیت دارند» (وَ لَا آمِّینَ الْبَیْتَ الْحَرامَ یَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنْ رَبِّهِمْ وَ رِضْواناً).

5- تحریم صید محدود به زمان احرام است، بنابراین «هنگامى که از احرام (حج یا عمره) بیرون آمدید، صید کردن براى شما مجاز است» (وَ إِذا حَلَلْتُمْ فَاصْطادُوا).

6- اگر جمعى از بت‏پرستان در دوران جاهلیت (در جریان حدیبیه) مزاحم زیارت شما از خانه خدا شدند و نگذاشتند مناسک زیارت خانه خدا را انجام دهید، «نباید این جریان سبب شود که بعد از اسلام آنها، کینه‏هاى دیرینه را زنده کنید و مانع آنها از زیارت خانه خدا شوید» (وَ لا یَجْرِمَنَّکُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ أَنْ صَدُّوکُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ أَنْ تَعْتَدُوا).

از جمله فوق یک قانون کلى استفاده مى‏شود و آن این که مسلمانان هرگز نباید «کینه‏توز» باشند و در صدد انتقام حوادثى که در زمانهاى گذشته واقع شده برآیند.

7- سپس براى تکمیل بحث گذشته مى‏فرماید: شما بجاى این که دست به هم بدهید تا از دشمنان سابق و دوستان امروز خود انتقام بگیرید «باید دست اتحاد در راه نیکیها و تقوا به یکدیگر بدهید نه این که تعاون و همکارى بر گناه و تعدى نمایید» (وَ تَعاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَ التَّقْوى‏ وَ لا تَعاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَ الْعُدْوانِ).

8- در پایان آیه براى تحکیم و تأکید احکام گذشته مى‏فرماید: «پرهیزکارى را پیشه کنید و از مخالفت فرمان خدا بپرهیزید که مجازات و کیفرهاى خدا شدید است» (وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقابِ).

"برگزیده ی تفسیر نمونه، آیت الله ناصر مکارم شیرازی  "



پایگاه اطلاع رسانی آستان مقدس امامزاده روح الله علیه السلام