سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 

(آیه 27)- در این آیه مجددا تأکید مى‏ کند، که «خدا مى‏ خواهد شما را ببخشد (و از آلودگى پاک نماید) و نعمت ها و برکات را به شما بازگرداند»

«ولى شهوت‏ پرستانى که در امواج گناهان غرق هستند، مى‏ خواهند شما از طریق سعادت به کلى منحرف شوید» و همانند آنها از فرق تا قدم آلوده انواع گناهان گردید.

اکنون شما فکر کنید، آیا آن محدودیت آمیخته با سعادت و افتخار براى شما بهتر است، یا این آزادى و بى ‏بند و بارى توأم با آلودگى و نکبت و انحطاط؟! این آیات در حقیقت به افرادى که در عصر و زمان ما نیز به قوانین مذهبى مخصوصا در زمینه مسائل جنسى ایراد مى‏ کنند، پاسخ مى‏ گوید، که این آزادی هاى بى‏ قید و شرط سرابى بیش نیست و نتیجه آن گرفتار شدن در بیراهه‏ ها و پرتگاه هاست که نمونه‏ هاى زیادى از آن را با چشم خودمان به شکل متلاشى شدن خانواده‏ ها، انواع جنایات جنسى و فرزندان نامشروع جنایت پیشه مشاهده مى‏ کنیم.

(آیه 28)- در این آیه مى‏ گوید: «خدا مى‏ خواهد (با دستورهاى مربوط به ازدواج با کنیزان و مانند آن) کار را بر شما سبک کند»

و در بیان علت آن مى‏ فرماید: «زیرا انسان، ضعیف آفریده شده»

و در برابر توفان غرایز گوناگون که از هر سو به او حمله‏ ور مى‏ شود باید طرق مشروعى براى ارضاى غرایز به او ارائه شود تا بتواند خود را از انحراف حفظ کند.

(آیه 29)- بستگى سلامت اجتماع به سلامت اقتصاد! این آیه در واقع زیر بناى قوانین اسلامى را در مسائل مربوط به «معاملات و مبادلات مالى» تشکیل مى‏ دهد، و به همین دلیل فقهاى اسلام در تمام ابواب معاملات به آن استدلال مى‏ کنند، آیه خطاب به افراد با ایمان کرده و مى‏ گوید: «اى کسانى که ایمان آورده‏ اید! اموال یکدیگر را به باطل (و از طرق نامشروع) نخورید».

بنابراین، هر گونه تجاوز، تقلب، غش، معاملات ربوى، معاملاتى که حد و حدود آن کاملا مشخص نباشد، خرید و فروش اجناسى که فایده منطقى و عقلایى در آن نباشد، خرید و فروش وسایل فساد و گناه، همه در تحت این قانون کلى قرار دارد.

در جمله بعد به عنوان یک استثناء مى‏ فرماید: «مگر این که (تصرف شما در اموال دیگران از طریق) تجارتى باشد که با رضایت شما انجام مى‏ گیرد».

در پایان آیه، مردم را از قتل نفس باز مى‏ دارد و ظاهر آن به قرینه آخرین جمله آیه نهى از خودکشى و انتحار است، مى‏ فرماید: «و خودکشى نکنید، خداوند نسبت به شما مهربان است».

در حقیقت قرآن با ذکر این دو حکم پشت سر هم اشاره به یک نکته مهم اجتماعى کرده است و آن این که اگر روابط مالى مردم بر اساس صحیح استوار نباشد و اقتصاد جامعه به صورت سالم پیش نرود و در اموال یکدیگر به ناحق تصرف کنند، جامعه گرفتار یک نوع خودکشى و انتحار خواهد شد، و علاوه بر این که انتحارهاى شخصى افزایش خواهد یافت، انتحار اجتماعى هم از آثار ضمنى آن است.

(آیه 30)- در این آیه به مجازات کسانى که از قوانین الهى سرپیچى کنند اشاره کرده و مى‏ فرماید: «و هر کس این عمل را از روى تجاوز و ستم انجام دهد (و خود را آلوده خوردن اموال دیگران به ناحق سازد و یا دست به انتحار و خودکشى زند، نه تنها به آتش این جهان مى‏ سوزد بلکه) در آتش قهر و غضب پروردگار (نیز) خواهد سوخت».

در پایان آیه مى‏ فرماید: «و این کار براى خدا آسان است».

(آیه 31)- گناهان کبیره و صغیره! این آیه با صراحت مى‏ گوید: «اگر گناهان کبیره‏ اى که از آن نهى شده ترک گویید گناهان کوچک شما را مى‏ پوشانیم و مى‏ بخشیم و در جایگاه نیکویى شما را وارد مى‏ کنیم».

از این تعبیر استفاده مى‏ شود که گناهان بر دو دسته‏ اند، دسته‏ اى که قرآن نام آنها را «کبیره» و دسته‏ اى که نام آنها را «سیّئة» گذاشته است، و در آیه 32 سوره نجم به جاى «سیئة» تعبیر به «لمم» نموده است، و در آیه 49 سوره کهف در برابر کبیره، «صغیره» را ذکر فرموده است.

«کبیره» هر گناهى است که از نظر اسلام بزرگ و پراهمیت است، و نشانه اهمیت آن مى‏ تواند این باشد که در قرآن مجید، تنها به نهى از آن قناعت نشده، بلکه به دنبال آن تهدید به عذاب دوزخ گردیده است، مانند قتل نفس و رباخوارى و زنا و امثال آنها.

البته گناهان «صغیره» در صورتى صغیره هستند که تکرار نشوند و علاوه بر آن به عنوان بى‏ اعتنایى و یا غرور و طغیان و کوچک شمردن گناه انجام نگیرند.

(آیه 32) شأن نزول:

در مورد نزول این آیه چنین نقل شده که: امّ سلمه (یکى از همسران پیامبر) به پیامبر صلّى اللّه علیه و آله عرض کرد: «چرا مردان به جهاد مى‏ روند و زنان جهاد نمى‏ کنند؟ و چرا براى ما نصف میراث آنها مقرر شده؟ اى کاش ما هم مرد بودیم و همانند آنها به جهاد مى‏ رفتیم، و موقعیت اجتماعى آنها را داشتیم».

آیه نازل گردید و به این سؤالات و مانند آن پاسخ گفت.

تفسیر:

تفاوت سهم ارث مردان و زنان براى جمعى از مسلمانان به صورت یک سؤال درآمده بود، آنها گویا توجه نداشتند که این تفاوت به خاطر آن است که هزینه زندگى، عموما بر دوش مردان مى‏ باشد، و زنان از آن معافند، به علاوه هزینه خود آنها نیز بر دوش مردان است، و همان طور که سابقا اشاره شد سهمیه زنان عملا دو برابر مردان خواهد بود، لذا آیه شریفه مى‏ گوید: «برتری هایى را که خداوند براى بعضى از شما نسبت به بعضى دیگر قائل شده هرگز آرزو نکنید».

زیرا این تفاوتها هر کدام اسرارى دارد که از شما پوشیده و پنهان است.

البته نباید اشتباه کرد که آیه اشاره به تفاوتهاى واقعى و طبیعى مى‏ کند نه تفاوتهاى ساختگى که بر اثر «استعمار» و «استثمار» طبقاتى به وجود مى‏ آید.

لذا بلافاصله مى‏ فرماید: «مردان و زنان هر کدام بهره‏ اى از کوششها و تلاشها و موقعیت خود دارند».

خواه موقعیت طبیعى باشد (مانند تفاوت دو جنس مرد و زن با یکدیگر) و یا تفاوت به خاطر تلاشها و کوشش هاى اختیارى.

سپس مى‏ فرماید: «به جاى آرزو کردن این گونه تفاوتها، از فضل خدا و لطف و کرم او تمنا کنید که به شما از نعمتهاى مختلف و موقعیتها و پاداشهاى نیک ارزانى دارد». و در نتیجه افرادى خوشبخت و سعادتمند باشید.

و در پایان مى‏ فرماید: «چون خداوند به همه چیز داناست».

و مى‏ داند براى نظام اجتماعى چه تفاوتهایى از نظر طبیعى و یا حقوقى لازم است، و نیز از اسرار درون مردم باخبر است و مى‏داند چه افرادى آرزوهاى نادرست در دل مى‏ پرورانند و چه افرادى به آنچه مثبت و سازنده است مى‏ اندیشند.

(آیه 33)- بار دیگر قرآن در این آیه به مسائل ارث بازگشته و مى‏ گوید:

«براى هر کس (اعم از زن و مرد) وارثانى قرار دادیم که از میراث پدر و مادر و نزدیکان ارث ببرند».

سپس اضافه مى‏ کند: «کسانى که با آنها پیمان بسته‏ اید، نصیب و سهم آنها را از ارث بپردازید».

در باره «هم‏پیمان ها» یى که باید سهم ارث آنها را پرداخت آنچه به مفهوم آیه نزدیکتر است همان پیمان «ضمان جریره» مى‏ باشد که قبل از اسلام وجود داشت، و آن چنین بود که: «دو نفر با هم قرار مى‏ گذاشتند که در کارها «برادر وار» به یکدیگر کمک کنند، و در برابر مشکلات، یکدیگر را یارى نمایند و به هنگامى که یکى از آنها از دنیا برود، شخصى که بازمانده از وى ارث ببرد اسلام این «پیمان دوستى» و برادرى را به رسمیت شناخت، ولى تأکید کرد که ارث بردن چنین هم پیمانى منحصرا در زمانى است که خویشاوندى براى میت وجود نداشته باشد.

سپس در پایان آیه مى‏ فرماید: اگر در دادن سهام صاحبان ارث کوتاهى کنید و یا حق آنها را کاملا ادا نمایید در هر حال خدا آگاه است «زیرا خداوند شاهد و ناظر بر هر کار و هر چیزى مى‏ باشد».

"برگزیده ی تفسیر نمونه، آیت الله ناصر مکارم شیرازی "



پایگاه اطلاع رسانی آستان مقدس امامزاده روح الله علیه السلام