سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 

 
(آیه 174)- به دنبال آن ایمان و پایمردى آشکار، قرآن در این آیه نتیجه عمل آنها را بیان کرده، چنین مى‏ گوید: «آنها از این میدان، با نعمت و فضل پروردگار برگشتند»
سپس به عنوان تأکید مى‏فرماید: «آنها در این جریان، کوچکترین ناراحتى ندیدند»  با این که «خشنودى خدا را به دست آوردند و از فرمان او متابعت کردند»  «و خداوند، فضل و انعام بزرگى دارد که در انتظار مؤمنان واقعى و مجاهدان راستین است»
 
(آیه 175)- این آیه دنباله آیاتى است که در باره غزوه «حمراء الاسد» نازل گردید و در آن مى‏ فرماید: «این فقط شیطان است که پیروان خود را (با سخنان و شایعات بى ‏اساس) مى ‏ترساند از آنها نترسید و تنها از من بترسید اگر ایمان دارید»
تعبیر از نعیم بن مسعود و یا کاروان عبد القیس به شیطان یا به خاطر این است که عمل آنها به راستى عمل شیطانى بود و یا منظور از شیطان، خود این اشخاص مى ‏باشند و این از مواردى است که شیطان بر مصداق انسانى آن گفته شده.
بنابراین معنى آیه چنین است: عمل نعیم بن مسعود و یا کاروان عبد القیس فقط یک عمل شیطانى است که براى ترساندن دوستان شیطان صورت گرفته.
 
(آیه 176)- تسلیت به پیامبر صلّى اللّه علیه و آله در این آیه روى سخن به پیامبر است و به دنبال حادثه دردناک احد خداوند او را تسلیت داده، مى‏گوید: «اى پیامبر! از این که مى‏بینى جمعى در راه کفر بر یکدیگر پیشى مى‏ گیرند، و گویا با هم مسابقه گذاشته‏ اند، هیچ گاه غمگین مباش»
«زیرا، آنها هرگز هیچ گونه زیانى به خداوند نمى‏ رسانند»
اصولا نفع و ضرر براى موجوداتى است که وجودشان از خودشان نیست اما خداوند ازلى و ابدى که از هر جهت بى‏نیاز است کفر و ایمان مردم کوششها و تلاشهاى آنها در این راه چه اثرى براى خداوند مى‏ تواند داشته باشد؟
و اگر مى‏ بینى آنها به اراده خود راه کفر را در پیش مى‏گیرند «خدا مى‏ خواهد (آنها را در این راه، آزاد بگذارد و چنان به سرعت راه کفر را بپویند) که کمترین بهره‏ اى در آخرت نداشته باشند، بلکه عذاب عظیم در انتظار آنها باشد»
 
(آیه 177)- در این آیه مطلب را بطور وسیعتر، عنوان کرده و مى‏ فرماید: نه تنها افرادى که به سرعت در راه کفر، پیش مى‏ روند چنین هستند «بلکه تمام کسانى که به نوعى راه کفر را پیش گرفته‏اند و ایمان را از دست داده و در مقابل آن، کفر خریدارى نموده‏ اند، هرگز به خدا زیان نمى‏ رسانند» و زیان آن، دامنگیر خودشان مى‏ شود.
و در پایان آیه مى‏ فرماید: «آنها عذاب دردناکى دارند»
 
(آیه 178)- سنگین بارها! این آیه نیز بحثهاى مربوط به حادثه احد و حوادث بعد از آن را تکمیل مى‏کند زیرا، یک جا روى سخن را به پیامبر و در جاى دیگر به مؤمنان و در اینجا روى سخن به مشرکان است و در باره سرنوشت شومى که در پیش دارند سخن مى‏ گوید، و مى‏ فرماید: «گمان نکنند آنهایى که کافر شدند، مهلتى که به ایشان مى‏ دهیم براى آنها خوب است»
سپس مى‏ فرماید: «بلکه مهلت مى‏ دهیم تا به گناه و طغیان خود بیفزایند»
و در پایان آیه به سرنوشت آنها اشاره کرده مى‏ فرماید: «و براى آنها عذاب خوار کننده‏اى است»
آیه فوق به آنها اخطار مى‏ کند که هرگز نباید امکاناتى را که خدا در اختیارشان گذاشته و پیروزی هایى که گاهگاه نصیبشان مى‏ شود و آزادى عملى که دارند دلیل بر این بگیرند که افرادى صالح و درستکار هستند و یا نشانه‏ اى از خشنودى خدا نسبت به خودشان فکر کنند.
ضمنا، آیه فوق به این سؤال که در ذهن بسیارى وجود دارد، پاسخ مى‏ گوید که چرا جمعى از ستمگران و افراد گنهکار و آلوده این همه غرق نعمتند و مجازات نمى‏ بینند. قرآن مى‏ گوید: اینها افراد غیر قابل اصلاحى هستند که طبق سنت آفرینش و اصل آزادى اراده و اختیار به حال خود واگذار شده ‏اند، تا به آخرین مرحله سقوط برسند و مستحق حد اکثر مجازات شوند.
 
(آیه 179)- مسلمانان تصفیه مى‏شوند! قبل از حادثه احد موضوع «منافقان» زیاد مطرح نبود، اما بعد از شکست احد و آماده شدن زمینه براى فعالیت منافقان، مسلمانان فهمیدند دشمنانى خطرناکتر دارند و این یکى از نتایج حادثه احد بود.
آیه مورد بحث که آخرین آیه‏ اى است که در اینجا از حادثه احد بحث مى‏ کند این حقیقت را به صورت یک قانون کلى بیان نموده و مى‏ گوید: «چنین نبود که خداوند مؤمنان را به همان صورت که شما هستید واگذارد (و آنها را تصفیه نکند) مگر آن که ناپاک را از پاک متمایز و جدا سازد»
این یک حکم عمومى است که هر کس ادعاى ایمان کند به حال خود رها نمى‏ شود بلکه با آزمایش هاى پى در پى خداوند، بالاخره اسرار درون او فاش مى‏ گردد.
در اینجا ممکن بود سؤالى مطرح شود و آن این که خدا که از اسرار درون همه کس آگاه است چه مانعى دارد که مردم را از وضع آنها آگاه کند و از طریق علم غیب، مؤمن از منافق شناخته شود.
قسمت دوم آیه به این سؤالات پاسخ مى‏ گوید که: «هیچ گاه خداوند اسرار پنهانى و علم غیب را در اختیار شما نخواهد گذارد»
زیرا آگاهى بر اسرار نهانى مشکلى را براى مردم حل نمى‏ کند بلکه باعث از هم پاشیدن پیوندهاى اجتماعى و از بین رفتن تلاش و کوشش در میان توده مردم مى‏ گردد.
و از همه مهمتر این که باید ارزش اشخاص از طریق اعمال آنها روشن گردد.
سپس پیامبران خدا را، از این حکم استثناء کرده و مى‏ فرماید: «خداوند هر زمان بخواهد از میان پیامبرانش، کسانى را انتخاب مى‏ کند و گوشه‏اى از «علم غیب» بى‏ پایان خود و اسرار درون مردم را که شناخت آن براى تکمیل رهبرى آنها لازم است در اختیار آنان قرار مى‏ دهد»
منظور از «مشیت» و خواست خدا، همان «اراده آمیخته با حکمت» است یعنى خدا هر کس را شایسته ببیند و حکمتش اقتضا کند، به اسرار غیب آگاه مى‏ سازد.
در پایان آیه، خاطر نشان مى‏سازد، اکنون که میدان زندگى میدان آزمایش و جدا سازى پاک از ناپاک و مؤمن از منافق است، پس شما براى این که از این بوته آزمایش، خوب به درآیید «به خدا و پیامبران او ایمان آورید»
اما تنها به ایمان آوردن اکتفا نمى‏ کند و مى ‏فرماید «اگر ایمان بیاورید و تقوا پیشه کنید، اجر و پاداش بزرگ در انتظار شماست»
 
(آیه 180)- طوق سنگین اسارت! این آیه سرنوشت بخیلان را در روز رستاخیز، توضیح مى‏ دهد، همانها که در جمع آورى و حفظ ثروت مى‏کوشند و از انفاق کردن در راه بندگان خدا، خود دارى مى‏ کنند.
گر چه در آیه، نامى از زکات و حقوق واجب مالى برده نشده، ولى در روایات اهل بیت علیهم السّلام و گفتار مفسران، آیه به مانعان زکات تخصیص داده شده است.
آیه مى‏ گوید: «افرادى که بخل مى‏ ورزند و از آنچه خداوند از فضل خود به آنها داده در راه او نمى‏ دهند، تصور نکنند به سود آنهاست، بلکه این کار به زیان آنها تمام مى‏ شود»
«بلکه (بر خلاف تصور آنها) این کار به زیان آنها تمام مى‏ شود»
سپس سرنوشت آنها را در رستاخیز، چنین توصیف مى‏ کند: «به زودى در روز قیامت آنچه (اموالى) را که نسبت به آن بخل ورزیدند، همانند طوقى در گردنشان مى‏ افکنند»
از این جمله استفاده مى‏ شود، اموالى که حقوق واجب آن، پرداخت نشده و اجتماع از آن بهره‏ اى نگرفته است و تنها در مسیر هوس هاى فردى و گاهى مصارف جنون آمیز به کار گرفته شده و یا بى‏ دلیل روى هم انباشته گردیده، همانند سایر اعمال زشت انسان، در روز رستاخیز طبق قانون «تجسم اعمال» تجسم مى‏ یابد. و به صورت عذاب دردناکى در خواهد آمد.
سپس آیه اشاره به یک نکته دیگر مى‏ کند، و مى‏ گوید: این اموال چه در راه خدا و بندگان او انفاق شود یا نشود بالاخره از صاحبان آن جدا خواهد شد «و خداوند وارث همه میراثهاى زمین و آسمان خواهد بود»
اکنون که چنین است چه بهتر که پیش از جدا شدن از آنها، از برکات معنوى آن بهره‏ مند گردند، نه تنها از حسرت و مسؤولیت آن! و در پایان آیه مى‏ فرماید: «خدا از اعمال شما آگاه است»
بنابراین، اگر بخل بورزید مى‏ داند و اگر در راه کمک به جامعه انسانى از آن استفاده کنید آن را نیز مى‏ داند و به هر کس پاداش مناسبى خواهد داد.

"برگزیده ی تفسیر نمونه، آیت الله ناصر مکارم شیرازی "



پایگاه اطلاع رسانی آستان مقدس امامزاده روح الله علیه السلام