(آیه 133)- مسابقه در مسیر سعادت! به دنبال آیات گذشته که بدکاران را تهدید به مجازات آتش و نیکوکاران را تشویق به رحمت الهى مىکرد، در این آیه کوشش و تلاش نیکوکاران را تشبیه به یک مسابقه معنوى کرده که هدف نهایى آن آمرزش الهى و نعمتهاى جاویدان بهشت است، مىفرماید: «براى رسیدن به آمرزش الهى بر یکدیگر سبقت بگیرید» (وَ سارِعُوا إِلى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّکُمْ).
از آنجا که رسیدن به هر مقام معنوى بدون آمرزش و شستشوى از گناه ممکن نیست، هدف این مسابقه معنوى در درجه اول مغفرت و دومین هدف آن بهشت قرار داده شده «بهشتى که وسعت آن، پهنه آسمانها و زمین است» (وَ جَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ).
در پایان آیه تصریح مىکند که: «این بهشت، با آن عظمت، براى پرهیزکاران آماده شده است» (أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِینَ).
(آیه 134)- سیماى پرهیزکاران! از آنجا که در آیه قبل وعده بهشت جاویدان به پرهیزکاران داده شده در این آیه پرهیزکاران را معرفى مىکند و پنج صفت از اوصاف عالى و انسانى براى آنها ذکر نموده است:
1- «آنها در همه حال انفاق مىکنند چه موقعى که در راحتى و وسعتند و چه زمانى که در پریشانى و محرومیتند» (الَّذِینَ یُنْفِقُونَ فِی السَّرَّاءِ وَ الضَّرَّاءِ).
جالب توجه این که در اینجا نخستین صفت برجسته پرهیزکاران «انفاق» ذکر شده، زیرا این آیات نقطه مقابل صفاتى را که در باره رباخواران و استثمارگران در آیات قبل ذکر شد، بیان مىکند، به علاوه گذشت از مال و ثروت آن هم در حال خوشى و تنگدستى روشنترین نشانه مقام تقواست.
2- «آنها بر خشم خود مسلّطند» (وَ الْکاظِمِینَ الْغَیْظَ).
3- «آنها از خطاى مردم مىگذرند» (وَ الْعافِینَ عَنِ النَّاسِ).
فرو بردن خشم بسیار خوب است اما به تنهایى کافى نیست زیرا ممکن است کینه و عداوت را از قلب انسان ریشه کن نکند، در این حال براى پایان دادن به حالت عداوت باید «کظم غیظ» با «عفو و بخشش» توأم گردد.
4- آنها نیکوکارند «و خداوند نیکوکاران را دوست دارد» (وَ اللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ).
در اینجا اشاره به مرحله عالیتر از عفو شده، که انسان با نیکى کردن در برابر بدى (آنجا که شایسته است) ریشه دشمنى را در دل طرف بسوزاند و قلب او را نسبت به خویش مهربان گرداند.
(آیه 135)- پنجم: «و آنها که وقتى مرتکب عمل زشتى شوند یا به خود ستم کنند به یاد خدا مىافتند و براى گناهان خود طلب آمرزش مىکنند» (وَ الَّذِینَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَکَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ).
از آیه فوق استفاده مىشود که انسان تا به یاد خداست مرتکب گناه نمىشود، اما این فراموشکارى و غفلت در افراد پرهیزکار دیرى نمىپاید، به زودى به یاد خدا مىافتند و گذشته را جبران مىکنند «و کیست جز خدا که گناهان را ببخشد»؟ (وَ مَنْ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ).
در پایان آیه براى تأکید مىگوید: «آنها هرگز با علم و آگاهى بر گناه خویش اصرار نمىورزند و تکرار گناه نمىکنند» (وَ لَمْ یُصِرُّوا عَلى ما فَعَلُوا وَ هُمْ یَعْلَمُونَ).
(آیه 136)- در این آیه پاداش پرهیزکارانى که صفات آنها در دو آیه گذشته آمد توضیح داده، مىگوید: «آنها پاداششان آمرزش پروردگار و بهشتهایى است که از زیر درختانش نهرها جارى است (و لحظهاى آب از آنها قطع نمىشود) بهشتى که بطور جاودان در آن خواهند بود» (أُولئِکَ جَزاؤُهُمْ مَغْفِرَةٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ جَنَّاتٌ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِینَ فِیها).
و در پایان آیه مىگوید: «این چه پاداش نیکى است براى آنها که اهل عمل هستند» (وَ نِعْمَ أَجْرُ الْعامِلِینَ).
نه افراد واداده و تنبل که همیشه از تعهدات و مسؤولیتهاى خویش مىگریزند.
(آیه 137)- بررسى تاریخ گذشتگان! قرآن مجید پیوند فکرى و فرهنگى نسل حاضر با گذشتگان براى درک حقایق، لازم و ضرورى مىداند، زیرا از ارتباط و گره خوردن این دو زمان (گذشته و حاضر) وظیفه و مسؤولیت آیندگان روشن مىشود، در آیه مورد بحث مىفرماید: «خداوند سنتهایى در اقوام گذشته داشته که این سنن هرگز جنبه اختصاصى ندارد و به صورت یک سلسله قوانین حیاتى در باره همگان اجرا مىشود» (قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِکُمْ سُنَنٌ).
در این سنن پیشرفت و تعالى افراد با ایمان و مجاهد و متحد و بیدار پیش بینى شده و شکست و نابودى ملتهاى پراکنده و بىایمان و آلوده به گناه نیز پیشبینى گردیده که در تاریخ بشریت ثبت است.
روى این جهت قرآن مجید به مسلمانان دستور مىدهد «بروید در روى زمین بگردید و در آثار پیشینیان و ملتهاى گذشته و زمامداران و فراعنه گردنکش و جبار دقت کنید، و بنگرید پایان کار آنها که کافر شدند، و پیامبران خدا را تکذیب کردند و بنیان ظلم و فساد را در زمین گذاردند، چگونه بود؟ و سر انجام کار آنها به کجا رسید»؟ (فَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانْظُروا کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الْمُکَذِّبِینَ).
(آیه 138)- در این آیه مىگوید: «آنچه در آیات فوق گفته شد بیانیه روشنى است براى همه انسانها و وسیله هدایت و اندرزى است براى همه پرهیزکاران» (هذا بَیانٌ لِلنَّاسِ وَ هُدىً وَ مَوْعِظَةٌ لِلْمُتَّقِینَ).
یعنى در عین این که این بیانات جنبه همگانى و مردمى دارد تنها پرهیزکاران و افراد با هدف از آن الهام مىگیرند و هدایت مىشوند.
(آیه 139) شأن نزول:
در مورد نزول این آیه و چهار آیه بعد از آن روایات متعددى وارد شده که از آنها استفاده مىشود این چند آیه دنباله آیاتى است که در باره جنگ احد داشتیم، و این آیات تجزیه و تحلیلى است روى نتایج جنگ احد، زیرا همانطور که گفتیم جنگ احد بر اثر نافرمانى و عدم انضباط نظامى جمعى از سربازان اسلام، در پایان به شکست انجامید و جمعى از شخصیتها و چهرههاى برجسته اسلام از جمله «حمزه» عموى پیامبر، در این میدان شربت شهادت نوشیدند.
پیامبر همان شب با یاران خود به میان کشتگان رفت و براى بزرگداشت ارواح شهداء بر سر جنازه یکایک آنها مىنشست و اشک مىریخت و طلب آمرزش مىنمود، و سپس اجساد همه آنها در دامنه کوه احد در میان اندوه فراوان به خاک سپرده شد، در این لحظات حساس که مسلمانان نیاز شدید به تقویت روحى و هم استفاده معنوى از نتایج شکست داشتند این آیات نازل گردید.
تفسیر:
نتایج جنگ احد- در این آیه به مسلمانان هشدار داده، مىگوید افراد بیدار همانطور که از پیروزیها استفاده مىکنند از شکستها نیز درس مىآموزند و در پرتو آن نقاط ضعفى را که سر چشمه شکست شده، پیدا مىکنند و با برطرف ساختن آن براى پیروزى نهایى آماده مىشوند، لذا آیه شریفه مىفرماید: «و سست نشوید و غمگین مگردید شما برترید اگر ایمان داشته باشید» (وَ لا تَهِنُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ) یعنى، شکست شما در حقیقت به خاطر از دست دادن روح ایمان و آثار آن بوده.
(آیه 140)- در این آیه درس دیگرى براى رسیدن به پیروزى نهایى به مسلمانان داده شده است که: «اگر به شما جراحتى رسید به آنها هم جراحتى همانند آن رسید» (إِنْ یَمْسَسْکُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِثْلُهُ).
بنابراین، سستى و اندوه شما براى چیست؟! سپس اشاره به یکى از سنن الهى شده است که در زندگى بشر حوادث تلخ و شیرین رخ مىدهد که هیچ کدام پایدار نیست، و «خداوند این ایام را در میان مردم بطور مداوم گردش مىدهد» تا سنت تکامل از لابلاى این حوادث آشکار شود (وَ تِلْکَ الْأَیَّامُ نُداوِلُها بَیْنَ النَّاسِ).
و سپس اشاره به نتیجه این حوادث ناگوار کرده، مىفرماید: «اینها به خاطر آن است که افراد با ایمان، از مدعیان ایمان شناخته شوند» (وَ لِیَعْلَمَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا).
«و یکى از نتایج این شکست دردناک این بود که شما شهیدان و قربانیانى، در راه اسلام بدهید» (وَ یَتَّخِذَ مِنْکُمْ شُهَداءَ).
اصولا ملتى که قربانى در راه اهداف مقدس خود ندهد همیشه آنها را کوچک مىشمرد اما به هنگامى که قربانى داد هم خود او، و هم نسلهاى آینده او، به دیده عظمت به آن مىنگرند.
در پایان آیه مىفرماید: «خداوند ستمگران را دوست نمىدارد» (وَ اللَّهُ لا یُحِبُّ الظَّالِمِینَ) و بنابراین از آنها حمایت نخواهد کرد.
" برگزیده ی تفسیر نمونه، آیت الله ناصر مکارم شیرازی "
پایگاه اطلاع رسانی آستان مقدس امامزاده روح الله علیه السلام