(آیه 122)- سپس به گوشه دیگرى از این ماجرا اشاره کرده مىفرماید: «در آن هنگام دو طایفه از مسلمانان (که طبق نقل تواریخ «بنو سلمه» از قبیله اوس و «بنو حارثه» از قبیله خزرج بودند) تصمیم گرفتند که سستى به خرج دهند و از وسط راه به مدینه باز گردند» (إِذْ هَمَّتْ طائِفَتانِ مِنْکُمْ أَنْ تَفْشَلا).
علت این تصمیم شاید این بود که آنها از طرفداران نظریه «جنگ در شهر» بودند و پیامبر با نظر آنها مخالفت کرده بود، اما چنانکه از ذیل آیه استفاده مىشود آن دو طایفه به زودى از تصمیم خود بازگشتند، و به همکارى با مسلمانان ادامه دادند، لذا قرآن مىگوید: «خداوند یاور و پشتیبان این دو طایفه بود و افراد با ایمان باید بر خدا تکیه کنند» (وَ اللَّهُ وَلِیُّهُما وَ عَلَى اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ) «مشروح ماجراى احد را ذیل همین آیه در "تفسیر نمونه" مطالعه فرمایید.».
(آیه 123)- از اینجا به بعد آیاتى است که براى تقویت روحیه، شکستخورده مسلمانان در یک حالت بحرانى نازل گردید، نخست در آن اشاره به پیروزى چشمگیر مسلمانان در میدان بدر شده تا با یادآورى آن خاطره، به آینده خویش دلگرم شوند و لذا مىفرماید: «خداوند شما را در بدر پیروزى داد در حالى که نسبت به دشمن ضعیف، و از نظر عده و تجهیزات قابل مقایسه با آنها نبودید» (وَ لَقَدْ نَصَرَکُمُ اللَّهُ بِبَدْرٍ وَ أَنْتُمْ أَذِلَّةٌ).
عدد شما 313 نفر با تجهیزات کم، و مشرکان بیش از هزار نفر و با تجهیزات فراوان بودند.
«حال که چنین است، از خدا بپرهیزید، و از تکرار مخالفت فرمان پیشواى خود، یعنى پیامبر اجتناب کنید تا شکر نعمتهاى گوناگون او را بجاى آورده باشید» (فَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ).
(آیه 124)- سپس خاطره یارى مسلمانان را در میدان بدر به وسیله فرشتگان یادآورى کرده و مىگوید: «در آن هنگام که تو، به مؤمنان مىگفتى: آیا کافى نیست پروردگارتان شما را به سه هزار نفر از فرشتگان که (از آسمان) فرود آیند یارى کند»! (إِذْ تَقُولُ لِلْمُؤْمِنِینَ أَ لَنْ یَکْفِیَکُمْ أَنْ یُمِدَّکُمْ رَبُّکُمْ بِثَلاثَةِ آلافٍ مِنَ الْمَلائِکَةِ مُنْزَلِینَ).
(آیه 125)- «آرى! امروز هم اگر استقامت به خرج دهید و به استقبال سپاه قریش بشتابید، و تقوا را پیشه کنید، و مانند روز گذشته، با فرمان پیامبر مخالفت ننمایید، اگر در این حال مشرکان به سرعت به سوى شما برگردند، خداوند به وسیله پنج هزار نفر از فرشتگان که همگى داراى نشانههاى مخصوصى هستند شما را یارى خواهد کرد» (بَلى إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا وَ یَأْتُوکُمْ مِنْ فَوْرِهِمْ هذا یُمْدِدْکُمْ رَبُّکُمْ بِخَمْسَةِ آلافٍ مِنَ الْمَلائِکَةِ مُسَوِّمِینَ).
(آیه 126)- «اما توجه داشته باشید که آمدن فرشتگان به یارى شما، تنها براى تشویق و بشارت و اطمینان خاطر و تقویت روحیه شماست، و گر نه پیروزى تنها از ناحیه خداوندى است که بر همه چیز قادر و در همه کار حکیم است» هم راه پیروزى را مىداند و هم قدرت بر اجراى آن دارد (وَ ما جَعَلَهُ اللَّهُ إِلَّا بُشْرى لَکُمْ وَ لِتَطْمَئِنَّ قُلُوبُکُمْ بِهِ وَ مَا النَّصْرُ إِلَّا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ الْعَزِیزِ الْحَکِیمِ).
(آیه 127)- در این آیه خداوند مىفرماید: «این که به شما وعده داده شده است که فرشتگان را در برخورد جدید با دشمن به یارى شما بفرستد، براى این است که قسمتى از پیکر لشکر مشرکان را قطع کند، و آنها را با ذلّت و رسوایى باز گرداند» (لِیَقْطَعَ طَرَفاً مِنَ الَّذِینَ کَفَرُوا أَوْ یَکْبِتَهُمْ فَیَنْقَلِبُوا خائِبِینَ).
(آیه 128) شأن نزول:
پس از آن که دندان و پیشانى پیامبر صلّى اللّه علیه و آله در جنگ «احد» شکست و آن همه ضربات سخت بر پیکر مسلمین وارد شد، پیامبر از آینده مشرکان نگران گردید و پیش خود فکر مىکرد چگونه این جمعیت قابل هدایت خواهند بود و فرمود: «چگونه چنین جمعیتى رستگار خواهند شد که با پیامبر خود چنین رفتار مىکنند در حالى که وى آنها را به سوى خدا دعوت مىکند».
آیه نازل شد و به پیامبر دلدارى داد که تو مسؤول هدایت آنها نیستى بلکه تنها موظف به تبلیغ آنها مىباشى.
تفسیر:
در تفسیر این آیه سخن بسیار رفته است ولى این موضوع مسلم است که پس از جنگ احد نازل شده و مربوط به حوادث آن است.
به هر حال آیه مىگوید: «در باره سرنوشت (کافران یا مؤمنان فرارى از جنگ) کارى از دست تو ساخته نیست مگر این که خدا بخواهد آنها را ببخشد یا به خاطر ستمى که کردهاند مجازاتشان کند» (لَیْسَ لَکَ مِنَ الْأَمْرِ شَیْءٌ أَوْ یَتُوبَ عَلَیْهِمْ أَوْ یُعَذِّبَهُمْ فَإِنَّهُمْ ظالِمُونَ).
(آیه 129)- این آیه در حقیقت تأکیدى است براى آیه قبل، مىگوید:
«و آنچه در آسمانها و زمین است از آن خداست، هر کس را بخواهد (و شایسته بداند) مىبخشد و هر کس را بخواهد مجازات مىکند» (وَ لِلَّهِ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ یَغْفِرُ لِمَنْ یَشاءُ وَ یُعَذِّبُ مَنْ یَشاءُ).
سپس مىافزاید: در عین حال که مجازات او شدید است «او آمرزنده و مهربان است» و رحمت او بر غضب او پیشى مىگیرد (وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ).
(آیه 130)- تحریم رباخوارى! این آیه و هشت آیه بعد از آن محتوى یک سلسله برنامههاى اقتصادى، اجتماعى و تربیتى است. در این آیه روى سخن را به مؤمنان کرده، مىفرماید: «اى کسانى که ایمان آوردهاید! ربا (و سود پول) را چند برابر نخورید» (یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَأْکُلُوا الرِّبَوا أَضْعافاً مُضاعَفَةً).
عرب در زمان جاهلیت آلودگى شدیدى به رباخوارى داشت، به همین دلیل قرآن براى ریشهکن ساختن رباخوارى حکم تحریم را تدریجا و در چهار مرحله بیان کرده است:
1- در آیه 39 سوره روم در باره «ربا» به یک پند اخلاقى قناعت شده.
2- در آیه 161 سوره نساء «ربا» به عنوان یک عادت زشت یهود مورد سرزنش قرار گرفته است.
3- در آیات 275 تا 279 سوره بقره، نیز هر گونه رباخوارى را ممنوع و در حکم جنگ با خدا ذکر نموده است.
4- و بالاخره در آیه مورد بحث، حکم تحریم ربا صریحا ذکر شده، امّا تنها به یک نوع از انواع ربا که نوع شدید و فاحش آن است اشاره شده است.
منظور از «ربا فاحش» این است که سرمایه به شکل تصاعدى در مسیر ربا سیر کند یعنى سود در مرحله نخستین با اصل سرمایه ضمیمه شود و مجموعا مورد ربا قرار گیرند.
در پایان آیه مىفرماید: «اگر مىخواهید رستگار شوید باید تقوى را پیشه کنید و از این گناه بپرهیزید» (وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ).
(آیه 131)- در این آیه، مجددا روى حکم تقوى تأکید کرده، مىفرماید:
«و از آتشى بپرهیزید، که براى کافران آماده شده است» (وَ اتَّقُوا النَّارَ الَّتِی أُعِدَّتْ لِلْکافِرِینَ).
از تعبیر «کافرین» استفاده مىشود که اصولا رباخوارى با روح ایمان سازگار نیست و رباخواران از آتشى که در انتظار کافران است سهمى دارند.
(آیه 132)- تهدید آیه قبل با تشویقى که در این آیه براى مطیعان و فرمانبرداران ذکر شده تکمیل مىگردد، مىفرماید: «فرمان خدا و پیامبر را اطاعت کنید و رباخوارى را ترک گویید تا مشمول رحمت الهى شوید» (وَ أَطِیعُوا اللَّهَ وَ الرَّسُولَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ).
" برگزیده ی تفسیر نمونه، آیت الله ناصر مکارم شیرازی "
پایگاه اطلاع رسانی آستان مقدس امامزاده روح الله علیه السلام