(آیه 38)- از این به بعد گوشهاى از زندگى پیامبر الهى، زکریا را در ارتباط با داستان مریم بیان مىکند.
همسر زکریا و مادر مریم خواهر یکدیگر بودند و اتفاقا هر دو در آغاز، نازا و عقیم بودند. با این که سالیان درازى از عمر زکریا و همسرش گذشته و از نظر معیارهاى طبیعى بسیار بعید به نظر مىرسید که صاحب فرزندى شود، با ایمان به قدرت پروردگار و مشاهده وجود میوههاى تازه در غیر فصل، قلب او لبریز از امید گشت که شاید در فصل پیرى، میوه فرزند بر شاخسار وجودش آشکار شود، به همین دلیل هنگامى که مشغول نیایش بود از خداوند تقاضاى فرزند کرد، آن گونه که قرآن در این آیه مىگوید: «در این هنگام زکریا پروردگار خویش را خواند و گفت:
پروردگارا! فرزند پاکیزهاى از سوى خودت به من (نیز) عطا فرما که تو دعا را مىشنوى» و اجابت مىکنى (هُنالِکَ دَعا زَکَرِیَّا رَبَّهُ قالَ رَبِّ هَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ ذُرِّیَّةً طَیِّبَةً إِنَّکَ سَمِیعُ الدُّعاءِ).
(آیه 39)- «در این موقع فرشتگان به هنگامى که او در محراب ایستاده و مشغول نیایش بود، وى را صدا زدند که خداوند تو را به یحیى بشارت مىدهد، در حالى که کلمه خدا (حضرت مسیح) را تصدیق مىکند و آقا و رهبر خواهد بود، از هوى و هوس بر کنار و پیامبرى از صالحان است» (فَنادَتْهُ الْمَلائِکَةُ وَ هُوَ قائِمٌ یُصَلِّی فِی الْمِحْرابِ أَنَّ اللَّهَ یُبَشِّرُکَ بِیَحْیى مُصَدِّقاً بِکَلِمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ سَیِّداً وَ حَصُوراً وَ نَبِیًّا مِنَ الصَّالِحِینَ).
نه تنها خداوند اجابت دعاى او را به وسیله فرشتگان خبر داد، بلکه پنج وصف از اوصاف این فرزند پاکیزه را بیان داشت.
(آیه 40)- زکریا از شنیدن این بشارت، غرق شادى و سرور شد و در عین حال نتوانست شگفتى خود را از چنین موضوعى پنهان کند، «عرض کرد پروردگارا! چگونه ممکن است فرزندى براى من باشد در حالى که پیرى به من رسیده و همسرم ناز است» (قالَ رَبِّ أَنَّى یَکُونُ لِی غُلامٌ وَ قَدْ بَلَغَنِیَ الْکِبَرُ وَ امْرَأَتِی عاقِرٌ).
در اینجا خداوند به او پاسخ داد و «فرمود: این گونه خداوند هر کارى را که بخواهد انجام مىهد» (قالَ کَذلِکَ اللَّهُ یَفْعَلُ ما یَشاءُ).
و با این پاسخ کوتاه که تکیه بر نفوذ اراده و مشیت الهى داشت، زکریا قانع شد.
(آیه 41)- در اینجا زکریا تقاضاى نشانهاى بر این بشارت مىکند، تا قلبش مالامال از اطمینان شود همان گونه که ابراهیم خلیل تقاضاى مشاهده صحنه معاد براى آرامش هر چه بیشتر قلب مىنمود زکریا عرضه داشت: «پروردگارا! نشانهاى براى من قرار ده» (قالَ رَبِّ اجْعَلْ لِی آیَةً).
در پاسخ خداوند به او «گفت: نشانه تو آن است که سه روز با مردم جز به اشاره و رمز سخن نخواهى گفت» و زبان تو بدون هیچ عیب و علت براى گفتگوى با مردم از کار مىافتد (قالَ آیَتُکَ أَلَّا تُکَلِّمَ النَّاسَ ثَلاثَةَ أَیَّامٍ إِلَّا رَمْزاً).
«ولى پروردگار خود را (به شکرانه این نعمت) بسیار یاد کن و هنگام شب و صبحگاهان او را تسبیح گوى» (وَ اذْکُرْ رَبَّکَ کَثِیراً وَ سَبِّحْ بِالْعَشِیِّ وَ الْإِبْکارِ).
به این ترتیب خداوند درخواست زکریا را پذیرفت و سه شبانهروز زبان او بدون هیچ عامل طبیعى از سخن گفتن با مردم باز ماند در حالى که به ذکر خدا مترنم بود، این وضع عجیب نشانهاى از قدرت پروردگار بر همه چیز بود، خدایى که مىتواند زبان بسته را به هنگام ذکرش بگشاید، قادر است از رحم عقیم و بسته، فرزندى با ایمان که مظهر یاد پروردگار باشد به وجود آورد.
(آیه 42)- قرآن بار دیگر به داستان مریم باز مىگردد، و از دوران شکوفایى او سخن مىگوید و مقامات والاى او را برمىشمرد.
نخست از گفتگوى فرشتگان با مریم، بحث مىکند، مىفرماید: به یاد آور «هنگامى را که فرشتگان گفتند: اى مریم! خدا تو را برگزیده و پاک ساخته و بر تمام زنان جهان برترى داده است» (وَ إِذْ قالَتِ الْمَلائِکَةُ یا مَرْیَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاکِ وَ طَهَّرَکِ وَ اصْطَفاکِ عَلى نِساءِ الْعالَمِینَ).
و این برگزیدگى و برترى مریم بر تمام زنان جهان، نبود جز در سایه تقوا و پرهیزگارى آرى او برگزیده شده تا پیامبرى همچون عیساى مسیح به دنیا آورد.
(آیه 43)- در این آیه سخن از خطاب دیگرى از فرشتگان به مریم است، مىگویند: «اى مریم! (به شکرانه این نعمتهاى بزرگ) براى پروردگارت سجده کن و همراه رکوع کنندگان رکوع نما» (یا مَرْیَمُ اقْنُتِی لِرَبِّکِ وَ اسْجُدِی وَ ارْکَعِی مَعَ الرَّاکِعِینَ).
(آیه 44)- این آیه اشاره به گوشه دیگرى از داستان مریم مىکند و مىگوید:
«آنچه را در باره سرگذشت مریم و زکریا براى تو بیان کردیم از خبرهاى غیبى است که به تو وحى مىکنیم» (ذلِکَ مِنْ أَنْباءِ الْغَیْبِ نُوحِیهِ إِلَیْکَ).
زیرا این داستانها به این صورت (صحیح و خالى از هر گونه خرافه) در هیچ یک از کتب پیشین که تحریف یافته است، وجود ندارد و سند آن تنها وحى آسمانى قرآن است.
سپس در ادامه این سخن مىگوید: «در آن هنگام که آنها قلمهاى خود را براى (قرعه کشى و) تعیین سرپرستى مریم در آب مىافکندند، تو حاضر نبودى و نیز به هنگامى که (علماى بنى اسرائیل براى کسب افتخار سرپرستى او) با هم کشمکش داشتند حضور نداشتى» و ما همه اینها را از طریق وحى به تو گفتیم (وَ ما کُنْتَ لَدَیْهِمْ إِذْ یُلْقُونَ أَقْلامَهُمْ أَیُّهُمْ یَکْفُلُ مَرْیَمَ وَ ما کُنْتَ لَدَیْهِمْ إِذْ یَخْتَصِمُونَ).
از این آیه و آیاتى که در سوره صافات در باره یونس آمده استفاده مىشود که براى حل مشکل و یا در هنگام مشاجره و نزاع و هنگامى که کار به بن بست کامل مىرسد و هیچ راهى براى پایان دادن به نزاع دیده نمىشود مىتوان از «قرعه» استمداد جست.
(آیه 45)- از این آیه به بعد به بخش دیگرى از زندگى مریم یعنى جریان تولد فرزندش حضرت مسیح (ع) مىپردازد، نخست مىفرماید: «به یاد آور: هنگامى را که فرشتگان گفتند: اى مریم! خداوند تو را به کلمهاى (وجود با عظمتى) از سوى خودش بشارت مىدهد که نامش مسیح، عیسى (ع) پسر مریم است» (إِذْ قالَتِ الْمَلائِکَةُ یا مَرْیَمُ إِنَّ اللَّهَ یُبَشِّرُکِ بِکَلِمَةٍ مِنْهُ اسْمُهُ الْمَسِیحُ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ).
«در حالى که هم در این جهان و هم در جهان دیگر، آبرومند و با شخصیت و از مقربان (درگاه خدا) خواهد بود» (وَجِیهاً فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ وَ مِنَ الْمُقَرَّبِینَ).
" برگزیده ی تفسیر نمونه، آیت الله ناصر مکارم شیرازی "
پایگاه اطلاع رسانی آستان مقدس امامزاده روح الله علیه السلام