سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 


(آیه 127)- ابراهیم خانه کعبه را بنا مى‏کند! از آیات مختلف قرآن و احادیث و تواریخ اسلامى بخوبى استفاده مى‏شود که خانه کعبه پیش از ابراهیم، حتى از زمان آدم بر پا شده بود، سپس در طوفان نوح فرو ریخت و بعد به دست ابراهیم و فرزندش اسماعیل تجدید بنا گردید. اتفاقا تعبیرى که در این آیه به چشم مى‏خورد نیز همین معنى را مى‏رساند آنجا که مى‏گوید: «بیاد آورید هنگامى را که ابراهیم و اسماعیل پایه‏هاى خانه (کعبه) را بالا مى‏بردند، و مى‏گفتند: پروردگارا! از ما بپذیر تو شنوا و دانایى» (وَ إِذْ یَرْفَعُ إِبْراهِیمُ الْقَواعِدَ مِنَ الْبَیْتِ وَ إِسْماعِیلُ رَبَّنا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّکَ أَنْتَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ).
این تعبیر مى‏رساند که شالوده‏هاى خانه کعبه وجود داشته و ابراهیم و اسماعیل پایه‏ها را بالا بردند.
در دو آیه بعد ابراهیم و فرزندش اسماعیل، پنج تقاضاى مهمّ از خداوند جهان مى‏کنند.
 
(آیه 128)- نخست عرضه مى‏دارند: «پروردگارا! ما را تسلیم فرمان خودت قرار ده» (رَبَّنا وَ اجْعَلْنا مُسْلِمَیْنِ لَکَ).
بعد تقاضا مى‏کنند: «از دودمان ما نیز امّتى مسلمان و تسلیم در برابر فرمانت قرار ده» (وَ مِنْ ذُرِّیَّتِنا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَکَ).
سپس تقاضا مى‏کنند: «طرز پرستش و عبادت خودت را به ما نشان ده، و ما را از آن آگاه ساز» (وَ أَرِنا مَناسِکَنا).
تا بتوانیم آن گونه که شایسته مقام تو است عبادتت کنیم.
بعد از خدا تقاضاى توبه کرده، مى‏گویند: «توبه ما را بپذیر و رحمتت را متوجّه ما گردان که تو توّاب و رحیمى» (وَ تُبْ عَلَیْنا إِنَّکَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ).
 
(آیه 129)- پنجمین تقاضاى آنها این است که: «پروردگارا! در میان آنها پیامبرى از خودشان مبعوث کن» (رَبَّنا وَ ابْعَثْ فِیهِمْ رَسُولًا مِنْهُمْ).
«تا آیات تو را بر آنها بخواند و کتاب و حکمت به آنان بیاموزد و آنها را پاکیزه کند» (یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِکَ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ یُزَکِّیهِمْ).
«چرا که تو توانا هستى و بر تمام این کارها قدرت دارى» (إِنَّکَ أَنْتَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ).

پیامبرى از میان خود آنها
این تعبیر که رهبران و مربیان انسان باید از نوع خود او باشند، با همان صفات و غرایز بشرى، تا بتوانند از نظر جنبه‏هاى عملى، سرمشقهاى شایسته‏اى باشند، بدیهى است اگر از غیر جنس بشر باشند نه آنها مى‏توانند دردها، نیازها، مشکلات، و گرفتاریهاى مختلف انسانها را درک کنند و نه انسانها مى‏توانند از آنها سرمشق بگیرند.
 
(آیه 130)- ابراهیم انسان نمونه! در آیات گذشته بعضى از خدمات ابراهیم و خواسته‏ها و تقاضاهاى او که جامع جنبه‏هاى مادى و معنوى بود مورد بررسى قرار گرفت.
از مجموع این بحثها به خوبى استفاده شد که مکتب این پیامبر بزرگ مى‏تواند به عنوان یک مکتب انسان ساز مورد استفاده همگان قرار گیرد.
بر اساس همین مطلب در این آیه چنین مى‏گوید: «چه کسى جز افرادى که خود را به سفاهت افکنده‏اند از آیین پاک ابراهیم روى گردان خواهد شد» (وَ مَنْ یَرْغَبُ عَنْ مِلَّةِ إِبْراهِیمَ إِلَّا مَنْ سَفِهَ نَفْسَهُ).
آیا این سفاهت نیست که انسان، آیینى را که هم آخرت در آن است و هم دنیا، رها کرده و به سراغ برنامه‏هایى برود که دشمن خرد و مخالف فطرت و تباه کننده دین و دنیا است! سپس اضافه مى‏کند: «ما ابراهیم را (بخاطر این امتیازات بزرگش) برگزیدیم و او در جهان دیگر از صالحان است» (وَ لَقَدِ اصْطَفَیْناهُ فِی الدُّنْیا وَ إِنَّهُ فِی الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِینَ).
 
(آیه 131)- این آیه به عنوان تأکید به یکى دیگر از ویژگیهاى برگزیده ابراهیم که در واقع ریشه بقیه صفات او است اشاره کرده مى‏گوید: «به خاطر بیاورید هنگامى را که پروردگار به او گفت: در برابر فرمان من تسلیم باش، او گفت: در برابر پروردگار جهانیان تسلیم شدم» (إِذْ قالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ قالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعالَمِینَ).
 
(آیه 132)- وصیت و سفارشى که در آخرین ایام عمر خود به فرزندانش نمود آن نیز نمونه بود، چنانکه قرآن مى‏گوید: «ابراهیم و یعقوب فرزندان خود را در باز پسین لحظات عمر به این آیین پاک توحیدى وصیت کردند» (وَ وَصَّى بِها إِبْراهِیمُ بَنِیهِ وَ یَعْقُوبُ).
هر کدام به فرزندان خود گفتند: «فرزندان من! خداوند این آیین توحید را براى شما برگزیده است» (یا بَنِیَّ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفى‏ لَکُمُ الدِّینَ).
«بنابراین جز بر این آیین رهسپار نشوید و جز با قلبى مملو از ایمان و تسلیم جهان را وداع نگویید» (فَلا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ).

(آیه 133) - شأن نزول:
اعتقاد جمعى از یهود این بود که «یعقوب» به هنگام مرگ، فرزندان خویش را به دینى که هم اکنون یهود به آن معتقدند (با تمام تحریفاتش) توصیه کرد، خداوند در رد اعتقاد آنان این آیه را نازل فرمود.

تفسیر:
همه مسؤول اعمال خویشند- چنانکه در شأن نزول آیه خواندیم جمعى از منکران اسلام مطلب نادرستى را به یعقوب پیامبر خدا نسبت مى‏دادند.
قرآن براى رد این ادعاى بى‏دلیل مى‏گوید: «مگر شما به هنگامى که مرگ یعقوب فرا رسید حاضر بودید» که چنان توصیه‏اى را به فرزندانش کرد (أَمْ کُنْتُمْ شُهَداءَ إِذْ حَضَرَ یَعْقُوبَ الْمَوْتُ).
آرى! آنچه شما به او نسبت مى‏دهید نبود، آنچه بود این بود که: «در آن هنگام از فرزندان خود پرسید، بعد از من چه چیز را مى‏پرستید»؟ (إِذْ قالَ لِبَنِیهِ ما تَعْبُدُونَ مِنْ بَعْدِی).
آنها در پاسخ گفتند: «خداى تو و خداى پدرانت ابراهیم و اسماعیل و اسحاق را مى‏پرستیم خداوند یگانه یکتا» (قالُوا نَعْبُدُ إِلهَکَ وَ إِلهَ آبائِکَ إِبْراهِیمَ وَ إِسْماعِیلَ وَ إِسْحاقَ إِلهاً واحِداً).
 «و ما در برابر فرمان او تسلیم هستیم» (وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ).
 
(آیه 134)- این آیه گویا پاسخ به یکى از اشتباهات یهود است، چرا که آنها بسیار روى مسأله نیاکان و افتخار آنها و عظمتشان در پیشگاه خدا تکیه مى‏کردند.
قرآن مى‏گوید: «آنها امتى بودند که در گذشتند، و اعمالشان مربوط به خودشان است، و اعمال شما نیز مربوط به خود شما است» (تِلْکَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ لَها ما کَسَبَتْ وَ لَکُمْ ما کَسَبْتُمْ).                         
«و شما هرگز مسؤول اعمال آنها نخواهید بود» همان گونه که آنها مسؤول اعمال شما نیستند (وَ لا تُسْئَلُونَ عَمَّا کانُوا یَعْمَلُونَ).
بنابراین به جاى این که تمام هم خود را مصروف به تحقیق و مباهات و افتخار نسبت به نیاکان خود کنید در اصلاح عقیده و عمل خویش بکوشید.

" برگزیده ی تفسیر نمونه، آیت الله ناصر مکارم شیرازی "



پایگاه اطلاع رسانی آستان مقدس امامزاده روح الله علیه السلام