سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 


منبع: برگزیده ی تفسیر نمونه / آیت الله ناصر مکارم شیرازی

(آیه 41)- آخرین سخن! در پنجمین و آخرین مرحله، «مؤمن آل فرعون» پرده‏ها را کنار زد، و بیش از آن نتوانست ایمان خود را مکتوم دارد، آنچه گفتنى بود گفت.
از قرائن بر مى‏آید که آن قوم لجوج و مغرور متقابلا از مزایاى شرک سخن گفتند، و او را به بت پرستى دعوت نمودند.
لذا او فریاد زد و گفت: «اى قوم! چرا من شما را به سوى نجات دعوت مى‏کنم اما شما مرا به سوى آتش مى‏خوانید»؟! (وَ یا قَوْمِ ما لِی أَدْعُوکُمْ إِلَى النَّجاةِ وَ تَدْعُونَنِی إِلَى النَّارِ).
من سعادت شما را مى‏طلبم، و شما بدبختى مرا، من شما را به شاهراه هدایت مى‏خوانم و شما مرا به بیراهه مى‏خوانید.
 
(آیه 42)- آرى «شما مرا دعوت مى‏کنید که به خداى یگانه کافر شوم و شریکهایى که به آن علم ندارم براى او قرار دهم، در حالى که من شما را به سوى خداوند عزیز غفّار دعوت مى‏کنم» (تَدْعُونَنِی لِأَکْفُرَ بِاللَّهِ وَ أُشْرِکَ بِهِ ما لَیْسَ لِی بِهِ عِلْمٌ وَ أَنَا أَدْعُوکُمْ إِلَى الْعَزِیزِ الْغَفَّارِ).
تعبیر به «عزیز» و «غفار» از یک سو اشاره به این مبدأ بزرگ بیم و امید است و از سوى دیگر اشاره‏اى به نفى الوهیت بتها و فراعنه که نه عزتى در آنان است و نه عفو و گذشتى!
 
(آیه 43)- سپس افزود: «قطعا آنچه مرا به سوى آن مى‏خوانید نه دعوتى در دنیا دارد و نه در آخرت» (لا جَرَمَ أَنَّما تَدْعُونَنِی إِلَیْهِ لَیْسَ لَهُ دَعْوَةٌ فِی الدُّنْیا وَ لا فِی الْآخِرَةِ).
این بتها هرگز رسولانى به سوى مردم نفرستاده‏اند تا آنها را به سوى خود دعوت کنند و نه در آخرت مى‏توانند حاکمیت بر چیزى داشته باشند و به همین دلیل، باید بدانید «تنها بازگشت ما در قیامت به سوى خداست» (وَ أَنَّ مَرَدَّنا إِلَى اللَّهِ).
اوست که رسولان خود را براى هدایت انسانها فرستاده، و اوست که آنها را در برابر اعمالشان پاداش و کیفر مى‏دهد.
و نیز باید بدانید که «اسرافکاران و متجاوزان اهل دوزخند» (وَ أَنَّ الْمُسْرِفِینَ هُمْ أَصْحابُ النَّارِ).
 
(آیه 44)- و در آخرین سخنش با تهدیدى پر معنى گفت: «به زودى آنچه را من امروز به شما مى‏گویم به خاطر خواهید آورد» (فَسَتَذْکُرُونَ ما أَقُولُ لَکُمْ).
و هنگامى که آتش خشم و غضب الهى دامانتان را در این جهان و آن جهان بگیرد به صدق گفتار من پى مى‏برید.
اما افسوس که آن زمان دیر است، اگر در آخرت باشد راه بازگشت وجود ندارد، و اگر در دنیا باشد به هنگام نزول عذاب تمام درهاى توبه بسته مى‏شود.
سپس افزود: «و من تمام کارهاى خود را به خداوند یگانه یکتا واگذار مى‏کنم که او نسبت به بندگانش بیناست» (وَ أُفَوِّضُ أَمْرِی إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِیرٌ بِالْعِبادِ).
و به همین دلیل نه از تهدیدهاى شما مى‏ترسم، و نه کثرت و قدرت شما و تنهایى من مرا به وحشت مى‏افکند.
 
(آیه 45)- خداوند هم این بنده مؤمن مجاهد را تنها نگذاشت، چنانکه در این آیه مى‏خوانیم: «خداوند او را از نقشه‏هاى شوم و سوء آنها نگه داشت» (فَوَقاهُ اللَّهُ سَیِّئاتِ ما مَکَرُوا).
ولى در مقابل «عذابهاى شدیدى بر آل فرعون نازل گردید» (وَ حاقَ بِآلِ فِرْعَوْنَ سُوءُ الْعَذابِ).
 
(آیه 46)- عذاب و مجازات الهى همه‏اش دردناک است، اما تعبیر به «سوء العذاب» در آیه قبل نشان مى‏دهد که خداوند عذاب دردناکترى براى این گروه انتخاب فرمود این همان چیزى است که در این آیه به آن اشاره کرده، مى‏فرماید:
مجازات دردناک آنها «همان آتش است که هر صبح و شام بر آن عرضه مى‏شوند» (النَّارُ یُعْرَضُونَ عَلَیْها غُدُوًّا وَ عَشِیًّا).
 «و روزى که قیامت بر پا مى‏گردد (دستور مى‏دهد) آل فرعون را در شدیدترین عذاب وارد کنید» (وَ یَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ أَدْخِلُوا آلَ فِرْعَوْنَ أَشَدَّ الْعَذابِ).
 
(آیه 47)- محاجّه ضعفا و مستکبران در دوزخ! از آنجا که مؤمن آل فرعون در پایان سخنانش جمعیت فرعونیان را به مسأله قیامت و عذاب دوزخ توجه داد، قرآن رشته سخن را در همین زمینه به دست گرفته و دنبال مى‏کند، و صحنه‏هایى از گفتگوى پرخاشگرانه دوزخیان را در دل آتش منعکس مى‏سازد.
نخست مى‏فرماید: «به خاطر بیاور هنگامى را که آنها در آتش دوزخ محاجه و گفتگو مى‏کنند، پس ضعفا به مستکبران مى‏گویند: ما پیروان شما بودیم، آیا اکنون سهمى از عذاب و نصیبى از آتش دوزخ را به جاى ما پذیرا مى‏شوید»؟ (وَ إِذْ یَتَحاجُّونَ فِی النَّارِ فَیَقُولُ الضُّعَفاءُ لِلَّذِینَ اسْتَکْبَرُوا إِنَّا کُنَّا لَکُمْ تَبَعاً فَهَلْ أَنْتُمْ مُغْنُونَ عَنَّا نَصِیباً مِنَ النَّارِ).
منظور از «ضعفا» کسانى هستند که علم کافى و استقلال فکرى نداشتند، چشم و گوش بسته به دنبال سردمداران کفر حرکت مى‏کردند که قرآن از آنها به عنوان مستکبران یاد کرده است.
 
(آیه 48)- به هر حال مستکبران در پاسخ این سخن سکوت نمى‏کنند اما جوابى مى‏گویند که از نهایت ضعف و زبونى آنها حکایت دارد، چنانکه در آیه شریفه به آن اشاره کرده، مى‏فرماید: «مستکبران مى‏گویند: ما همگى در آن (آتش) هستیم زیرا خداوند در میان بندگانش به عدالت حکم کرده است»! (قالَ الَّذِینَ اسْتَکْبَرُوا إِنَّا کُلٌّ فِیها إِنَّ اللَّهَ قَدْ حَکَمَ بَیْنَ الْعِبادِ).
 
(آیه 49)- اینجا که دست آنها از هر وسیله‏اى کوتاه مى‏شود رو به سوى خازنان دوزخ و مأموران عذاب مى‏کنند «و این دوزخیان به خازنان جهنم مى‏گویند:
شما از پروردگارتان بخواهید یک روز عذاب را از ما بردارد» (وَ قالَ الَّذِینَ فِی النَّارِ لِخَزَنَةِ جَهَنَّمَ ادْعُوا رَبَّکُمْ یُخَفِّفْ عَنَّا یَوْماً مِنَ الْعَذابِ).
آنها مى‏دانند که مجازات الهى بر طرف شدنى نیست، تنها تقاضایشان این است که یک روز عذاب الهى از آنان برداشته شود یک روز تخفیف بگیرند نفسى تازه کنند، و اندکى بیاسایند، و به همین قانع هستند!



پایگاه اطلاع رسانی آستان مقدس امامزاده روح الله علیه السلام