سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 


منبع: برگزیده ی تفسیر نمونه / آیت الله ناصر مکارم شیرازی

(آیه 49)- سپس براى تأکید بیشتر مى‏افزاید: «بگو: حق آمد و باطل (کارى از آن ساخته نیست و) نمى‏تواند آغازگر چیزى باشد و نه تجدید کننده آن» (قُلْ جاءَ الْحَقُّ وَ ما یُبْدِئُ الْباطِلُ وَ ما یُعِیدُ).
و به این ترتیب در برابر حق هیچ گونه نقشى نخواهد داشت، نه یک نقش جدید و آغازگر و نه یک نقش تکرارى چرا که نقشه‏هایش نقش بر آب است و درست به همین دلیل نمى‏تواند نور حق را بپوشاند و اثر آن را از خاطره‏ها بزداید.

 (آیه 50)- سپس براى این که روشن سازد که آنچه مى‏گوید از سوى خداست، و هر هدایتى از ناحیه اوست، و در وحى الهى هرگز خطایى رخ نمى‏دهد، مى‏افزاید: «بگو: اگر من گمراه شوم از ناحیه خویشتن گمراه مى‏شوم، و اگر هدایت یابم به وسیله آنچه پروردگارم به من وحى مى‏کند هدایت مى‏یابم» (قُلْ إِنْ ضَلَلْتُ فَإِنَّما أَضِلُّ عَلى‏ نَفْسِی وَ إِنِ اهْتَدَیْتُ فَبِما یُوحِی إِلَیَّ رَبِّی).
یعنى من نیز اگر به حال خود بمانم گمراه مى‏شوم، چرا که پیدا کردن راه حق از میان انبوه باطلها جز به مدد پروردگار ممکن نیست، و نور هدایتى که هیچ گمراهى در آن راه ندارد نور وحى اوست.
به هر حال جایى که پیامبر با تمام علم و آگاهیش بدون هدایت الهى به جایى نرسد تکلیف دیگران روشن است.
و در پایان آیه مى‏افزاید: «او شنوا و نزدیک است» (إِنَّهُ سَمِیعٌ قَرِیبٌ).
مبادا فکر کنید سخنان ما و شما را نمى‏شنود!
 
(آیه 51)- آنها راه فرار ندارند: در اینجا با توجه به بحثهایى که پیرامون مشرکان لجوج در آیات پیشین گذشت، روى سخن را بار دیگر به پیامبر صلّى اللّه علیه و اله کرده، حال این گروه را به هنگام گرفتارى در چنگال عذاب الهى مجسّم مى‏سازد که چگونه آنها پس از گرفتارى به فکر ایمان مى‏افتند اما ایمانشان سودى نخواهد داشت.
مى‏فرماید: «اگر ببینى هنگامى که فریادشان بلند مى‏شود اما نمى‏توانند فرار کنند، و از چنگال عذاب الهى بگریزند، و آنها را از مکان نزدیکى مى‏گیرند» و گرفتار مى‏سازند از بیچارگى آنها تعجب خواهى کرد (وَ لَوْ تَرى‏ إِذْ فَزِعُوا فَلا فَوْتَ وَ أُخِذُوا مِنْ مَکانٍ قَرِیبٍ).
 این فریاد و فزع و بیتابى مربوط به دنیا و عذاب استیصال، و یا لحظه جان دادن است، چرا که در آخرین آیه همین سوره مى‏گوید: «میان آنها و آنچه مورد علاقه آنها بود جدایى افکنده مى‏شود، همان گونه که قبل از آن در باره گروههاى دیگرى از کفار این عمل انجام گرفت».
منظور از جمله «أُخِذُوا مِنْ مَکانٍ قَرِیبٍ» این است که این افراد بى‏ایمان و ستمگر نه تنها نمى‏توانند از حوزه قدرت خدا فرار کنند بلکه خدا آنها را از جایى گرفتار مى‏کند که بسیار به آنها نزدیک است!

 (آیه 52)- در این آیه حال آنها را به هنگام گرفتار شدن در چنگال مجازات الهى بیان کرده، مى‏فرماید: «آنها مى‏گویند: ما به آن (قرآن و آورنده‏اش و مبدأ و معاد) ایمان آوردیم» (وَ قالُوا آمَنَّا بِهِ).
 «ولى چگونه آنها مى‏توانند از آن فاصله دور دسترسى به آن پیدا کنند»؟! (وَ أَنَّى لَهُمُ التَّناوُشُ مِنْ مَکانٍ بَعِیدٍ).
آرى! با فرارسیدن مرگ و عذاب استیصال درهاى بازگشت بکلى بسته مى‏شود، و میان انسان و جبران خلاف کاریهاى گذشته گویى سدّ محکمى ایجاد مى‏گردد، به همین دلیل اظهار ایمان در آن هنگام گویى از نقطه دور دستى انجام مى‏گیرد.
اصولا چنین ایمانى که جنبه اضطرارى دارد، ارزشى ندارد.
 
(آیه 53)- آنها چگونه مى‏توانند در این لحظه‏اى که همه چیز پایان گرفته در مقام جبران خطاهاى خویش برآیند و ایمان بیاورند «در حالى که پیش از آن (در همان حالتى که در نهایت اختیار و آزادى اراده بودند) به آن کافر شدند»؟! (وَ قَدْ کَفَرُوا بِهِ مِنْ قَبْلُ).
نه تنها کافر شدند بلکه انواع اتهامات را به پیامبر اسلام و تعلیمات او بستند و «در باره جهان غیب (عالم ماوراء طبیعت، و قیامت و نبوت پیامبر) داوریهاى نادرستى مى‏کردند و از نقطه دوردستى نسبتهایى به آن مى‏دادند» (وَ یَقْذِفُونَ بِالْغَیْبِ مِنْ مَکانٍ بَعِیدٍ).
 
(آیه 54)- سپس مى‏افزاید: «سر انجام میان آنها و آنچه مورد علاقه آنان بود (بوسیله مرگ) جدایى افکنده مى‏شود، همان گونه که با گروههاى مشابه آنها از قبل چنین عمل شد» (وَ حِیلَ بَیْنَهُمْ وَ بَیْنَ ما یَشْتَهُونَ کَما فُعِلَ بِأَشْیاعِهِمْ مِنْ قَبْلُ).
در یک لحظه دردناک تمام اموال و ثروتها، تمام کاخها و مقامها، و تمام آرزوهاى خود را مى‏بینند که از آنها جدا مى‏شود، آنهایى که سخت به یک درهم و دینار چسبیده بودند و دل از کمترین امکانات مادى بر نمى‏کندند چه حالى خواهند داشت در آن لحظه که باید با همه آن یکباره وداع گویند، و چشم بپوشند، و به سوى آینده‏اى تاریک و وحشتناک گام بردارند؟
بالأخره در آخرین جمله مى‏گوید: علت همه این مسائل آن است که «آنها پیوسته در حال شک و تردید به سر مى‏بردند» و طبعا چنین سرنوشتى در انتظار آنها بود (إِنَّهُمْ کانُوا فِی شَکٍّ مُرِیبٍ).
 
«پایان سوره سبأ»

سوره فاطر [35]
این سوره در «مکّه» نازل شده و 45 آیه است

محتواى سوره:
این سوره- به خاطر سر آغاز آن که با عنوان «فاطر» و «ملائکه» شروع مى‏شود- گاه سوره «فاطر» و گاه سوره «ملائکه» نامیده شده و آیات آن را در پنج بخش مى‏توان خلاصه کرد.
1- بخش مهمى پیرامون نشانه‏هاى عظمت خداوند در عالم هستى و دلائل توحید سخن مى‏گوید.
2- بخش دیگرى از آن از ربوبیت پروردگار و خالقیت و رازقیت او و آفرینش انسان از خاک و مراحل تکامل او بحث مى‏کند.
3- بخش دیگر پیرامون معاد و نتایج اعمال در آخرت، و رحمت گسترده الهى در این جهان، و سنّت تخلف ناپذیر او در باره مستکبران است.
4- قسمتى به مسأله رهبرى انبیا و مبارزه پى‏گیر و مستمرشان با دشمنان لجوج و سرسخت و دلدارى پیامبر اسلام صلّى اللّه علیه و اله در این زمینه مى‏باشد.
5- سر انجام بخشى از آن بیان مواعظ و اندرزهاى الهى در زمینه‏هاى مختلف است.
بعضى از مفسران تمام این سوره را در یک حلقه خلاصه کرده‏اند و آن مسأله قاهریت خداوند در تمام زمینه‏هاست.
 
فضیلت تلاوت سوره:
علاوه بر روایتى که در آغاز سوره سبأ خواندیم در حدیثى از پیامبر صلّى اللّه علیه و اله آمده است: «هر کس سوره فاطر را بخواند در روز قیامت سه در از درهاى بهشت، او را به سوى خود دعوت مى‏کند که از هر کدام مى‏خواهى وارد شو»! با توجه به این که مى‏دانیم درهاى بهشت همان عقائد و اعمال صالحى است که سبب وصول به بهشت مى‏شود، ممکن است این روایت اشاره به ابواب سه گانه اعتقاد به توحید، معاد و رسالت پیامبر صلّى اللّه علیه و اله باشد.
چنانکه قبلا هم گفته‏ایم قرآن برنامه عمل است، و تلاوت آن سر آغازى است براى تفکر و ایمان، و آن نیز وسیله‏اى است براى عمل به محتواى آن و این همه پاداشهاى عظیم نیز از همین جا و با همین شرائط تحقق مى‏یابد- دقت کنید.

بسم اللّه الرّحمن الرّحیم به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

 (آیه 1)- گشاینده درهاى بسته اوست! آغاز این سوره با حمد پروردگار شروع مى‏شود، حمد و ستایش او به خاطر آفرینش جهان پهناور هستى.
مى‏فرماید: «حمد مخصوص خداوندى است که خالق آسمانها و زمین است» و همه نعمتها و مواهب هستى از وجود ذى جود او سر چشمه مى‏گیرد (الْحَمْدُ لِلَّهِ فاطِرِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ).
 «فاطر» از ماده «فطور» به معنى شکافتن است، و از آنجا که آفرینش موجودات همانند شکافته شدن ظلمت عدم، و بیرون آمدن نور هستى است، این تعبیر در مورد خلقت و آفرینش به کار مى‏رود.
و از آنجا که تدبیر این عالم از سوى پروردگار- به حکم این که عالم، عالم اسباب است- بر عهده فرشتگان گذارده شده، بلا فاصله از آفرینش آنها و قدرتهاى عظیمى که پروردگار در اختیارشان گذارده سخن مى‏گوید.
خداوندى که «فرشتگان را رسولانى قرار داد که داراى بالهاى دو گانه و سه گانه و چهار گانه‏اند» (جاعِلِ الْمَلائِکَةِ رُسُلًا أُولِی أَجْنِحَةٍ مَثْنى‏ وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ).
رسالت در اینجا در معنى وسیع و گسترده‏اى به کار رفته که هم «رسالت تشریعى» یعنى همان پیام آوردن از سوى خدا براى انبیا را شامل مى‏شود و هم «رسالت تکوینى» را یعنى به عهده گرفتن مأموریتهاى مختلف در جهان آفرینش.
سپس مى‏افزاید: «خداوند هر چه بخواهد در آفرینش مى‏افزاید چرا که او بر هر چیزى قادر و تواناست» (یَزِیدُ فِی الْخَلْقِ ما یَشاءُ إِنَّ اللَّهَ عَلى‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدِیرٌ).

 (آیه 2)- بعد از بیان خالقیت پروردگار و رسالت فرشتگان که واسطه فیض‏اند سخن از رحمت او به میان مى‏آورد که زیر بناى تمام عالم هستى است.
مى‏فرماید: «آنچه را خداوند از رحمت براى مردم بگشاید کسى نمى‏تواند جلو آن را بگیرد» (ما یَفْتَحِ اللَّهُ لِلنَّاسِ مِنْ رَحْمَةٍ فَلا مُمْسِکَ لَها).
 «و آنچه را باز دارد و امساک کند کسى بعد از او قادر به فرستادن آن نیست» (وَ ما یُمْسِکْ فَلا مُرْسِلَ لَهُ مِنْ بَعْدِهِ).
 «چرا که او قدرتمندى است شکست ناپذیر و در عین حال حکیم و آگاه» (وَ هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ).
خلاصه این که تمام خزائن رحمت نزد اوست و هر کس را لایق ببیند مشمول آن مى‏سازد.
 
(آیه 3)- در این آیه به مسأله «توحید عبادت» بر اساس «توحید خالقیت و رازقیت» اشاره کرده، مى‏فرماید: «اى مردم! نعمت خداوند را بر خودتان به یاد آورید» (یا أَیُّهَا النَّاسُ اذْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ).
درست فکر کنید: این همه مواهب و برکات، و این همه امکانات حیاتى که در اختیار شما قرار گرفته و در آن غوطه‏ورید منشأ اصلى و سر چشمه آنها کیست؟! «آیا خالقى غیر از خدا، از آسمان و زمین به شما روزى مى‏دهد»؟ (هَلْ مِنْ خالِقٍ غَیْرُ اللَّهِ یَرْزُقُکُمْ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ).
اکنون که مى‏دانید سر چشمه همه این برکات اوست، پس بدانید «معبودى جز او وجود ندارد» و عبادت و پرستش تنها شایسته ذات پاک اوست (لا إِلهَ إِلَّا هُوَ).
 «با این حال چگونه (از طریق حق) به سوى باطل منحرف مى‏شوید» و به جاى اللّه در برابر بتها سجده مى‏کنید! (فَأَنَّى تُؤْفَکُونَ).



پایگاه اطلاع رسانی آستان مقدس امامزاده روح الله علیه السلام