سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 


منبع: برگزیده ی تفسیر نمونه / آیت الله ناصر مکارم شیرازی

(آیه 16)- بعد از آنکه خداوند نیّت منافقان را افشا کرد که منظورشان حفظ خانه‏هایشان نیست، بلکه فرار از صحنه جنگ است، با دو دلیل به آنها پاسخ مى‏گوید.
نخست به پیامبر مى‏فرماید: «بگو: اگر از مرگ یا کشته شدن فرار کنید این فرار سودى به حال شما نخواهد داشت و در آن هنگام جز بهره کمى از زندگانى نخواهید گرفت» (قُلْ لَنْ یَنْفَعَکُمُ الْفِرارُ إِنْ فَرَرْتُمْ مِنَ الْمَوْتِ أَوِ الْقَتْلِ وَ إِذاً لا تُمَتَّعُونَ إِلَّا قَلِیلًا).

 (آیه 17)- دیگر اینکه مگر نمى‏دانید تمام سر نوشت شما به دست خداست، و هرگز نمى‏توانید از حوزه قدرت و مشیت او فرار کنید.
مى‏فرماید: اى پیامبر! به آنها «بگو: چه کسى مى‏تواند شما را در برابر اراده خدا حفظ کند اگر او بدى یا رحمتى را براى شما اراده کند»! (قُلْ مَنْ ذَا الَّذِی یَعْصِمُکُمْ مِنَ اللَّهِ إِنْ أَرادَ بِکُمْ سُوءاً أَوْ أَرادَ بِکُمْ رَحْمَةً).
 «و آنها جز خدا هیچ سر پرست و یاورى براى خود نخواهند یافت» (وَ لا یَجِدُونَ لَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِیًّا وَ لا نَصِیراً).
بنا بر این اکنون که همه مقدرات شما به دست اوست فرمان او را در زمینه جهاد که مایه عزت و سر بلندى در دنیا و در پیشگاه خداست به جان بپذیرید، و حتى اگر شهادت در این راه به سراغ شما آید با آغوش باز از آن استقبال کنید.
 
(آیه 18)- سپس به وضع گروهى دیگر از منافقین که از میدان جنگ احزاب کناره گیرى کردند و دیگران را نیز دعوت به کناره گیرى مى‏نمودند اشاره کرده، مى‏گوید: «خداوند آن گروهى از شما را که کوشش داشتند مردم را از جنگ منصرف سازند مى‏داند» (قَدْ یَعْلَمُ اللَّهُ الْمُعَوِّقِینَ مِنْکُمْ).
 «و همچنین کسانى را که به برادرانشان مى‏گفتند به سوى ما بیایید» و دست از این پیکار خطرناک بردارید! (وَ الْقائِلِینَ لِإِخْوانِهِمْ هَلُمَّ إِلَیْنا).
 همان کسانى که اهل جنگ و پیکار نیستند «و جز مقدار کمى (آن هم از روى اکراه و یا ریا) به سراغ جنگ نمى‏روند» (وَ لا یَأْتُونَ الْبَأْسَ إِلَّا قَلِیلًا).
 
(آیه 19)- در این آیه مى‏افزاید: انگیزه تمام این کارشکنیها این است که:
 «آنها در همه چیز نسبت به شما بخیلند» (أَشِحَّةً عَلَیْکُمْ).
نه تنها در بذل جان در میدان نبرد که در کمکهاى مالى براى تهیه وسائل جنگ، و در کمکهاى بدنى براى حفر خندق، و حتى در کمکهاى فکرى نیز بخل مى‏ورزند، بخلى توأم با حرص و حرصى روز افزون! بعد از بیان بخل آنها و مضایقه از هر گونه ایثارگرى، به بیان اوصاف دیگرى از آنها که تقریبا جنبه عمومى در همه منافقان در تمام اعصار و قرون دارد پرداخته چنین مى‏گوید: «پس هنگامى که (لحظات) ترس (و بحرانى) پیش مى‏آید، مى‏بینى آن چنان به تو نگاه مى‏کنند و چشمهایشان در حدقه مى‏چرخد که گویى مى‏خواهند قالب تهى کنند»! (فَإِذا جاءَ الْخَوْفُ رَأَیْتَهُمْ یَنْظُرُونَ إِلَیْکَ تَدُورُ أَعْیُنُهُمْ کَالَّذِی یُغْشى‏ عَلَیْهِ مِنَ الْمَوْتِ).
آنها چون از ایمان درستى برخوردار نیستند و تکیه‏گاه محکمى در زندگى ندارند، هنگامى که در برابر حادثه سختى قرار گیرند کنترل خود را بکلى از دست مى‏دهند، گویى مى‏خواهند قبض روحشان کنند.
سپس مى‏افزاید: «اما همین‏ها هنگامى که حالت خوف و ترس فرو نشست، زبانهاى تند و خشن خود را با انبوهى از خشم و عصبانیت بر شما مى‏گشایند (و سهم خود را از غنائم مطالبه مى‏کنند) در حالى که در آن نیز حریص و بخیلند» (فَإِذا ذَهَبَ الْخَوْفُ سَلَقُوکُمْ بِأَلْسِنَةٍ حِدادٍ أَشِحَّةً عَلَى الْخَیْرِ).
در پایان آیه به آخرین توصیف آنها که در واقع ریشه همه بدبختیهایشان مى‏باشد اشاره کرده، مى‏فرماید: «آنها (هرگز) ایمان نیاورده‏اند» (أُولئِکَ لَمْ یُؤْمِنُوا).
 «و به همین دلیل خداوند اعمالشان را حبط و نابود کرد» (فَأَحْبَطَ اللَّهُ أَعْمالَهُمْ). چرا که اعمالشان هرگز توأم با انگیزه الهى و اخلاص نبوده است.
 «و این کار بر خدا آسان است» (وَ کانَ ذلِکَ عَلَى اللَّهِ یَسِیراً).
  
(آیه 20)- این آیه ترسیم گویاترى از حالت جبن و ترس این گروه است، مى‏گوید: «آنها (به قدرى وحشت‏زده شده‏اند که) گمان مى‏کنند هنوز لشکر احزاب نرفته‏اند» (یَحْسَبُونَ الْأَحْزابَ لَمْ یَذْهَبُوا).
کابوس وحشتناکى بر فکر آنها سایه افکنده، گویى سربازان کفر مرتبا از مقابل چشمانشان رژه مى‏روند، شمشیرها را برهنه کرده و نیزه‏ها را به آنها حواله مى‏کنند! سپس اضافه مى‏کند: «و اگر برگردند (از ترس آنان) دوست مى‏دارند در میان اعراب بادیه نشین پراکنده (و پنهان) شوند» (وَ إِنْ یَأْتِ الْأَحْزابُ یَوَدُّوا لَوْ أَنَّهُمْ بادُونَ فِی الْأَعْرابِ).
آرى! بروند و در آنجا بمانند «و (مرتبا) از اخبار شما جویا گردند» (یَسْئَلُونَ عَنْ أَنْبائِکُمْ). لحظه به لحظه از هر مسافرى جویاى آخرین خبر شوند، مبادا احزاب به منطقه آنها نزدیک شده باشند، و سایه آنها به دیوار خانه آنها بیفتد! و این منت را بر سر شما بگذارند که همواره جویاى حال و وضع شما بودیم! و در آخرین جمله مى‏افزاید: «و اگر در میان شما باشند جز اندکى پیکار نمى‏کنند» (وَ لَوْ کانُوا فِیکُمْ ما قاتَلُوا إِلَّا قَلِیلًا).
نه از رفتن آنها نگران باشید، نه از وجودشان خوشحال، که افرادى بى‏ارزش و بى‏خاصیتند و نبودنشان از بودنشان بهتر!
 
(آیه 21)- نقش مؤمنان راستین در جنگ احزاب: تاکنون از گروههاى مختلف و برنامه‏هاى آنها در غزوه «احزاب» سخن به میان آمد.
قرآن مجید در پایان این سخن از «مؤمنان راستین» و روحیه عالى و پایمردى و استقامت و سایر ویژگیهاى آنان در این جهاد بزرگ، سخن مى‏گوید.
و مقدمه این بحث را از شخص پیامبر اسلام که پیشوا و بزرگ و اسوه آنان بود شروع مى‏کند، مى‏گوید: «براى شما در (زندگى) رسول خدا (و عملکرد او در میدان احزاب) سرمشق نیکویى بود براى آنها که امید به (رحمت) خدا و روز رستاخیز دارند و خدا را بسیار یاد مى‏کنند» (لَقَدْ کانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ کانَ یَرْجُوا اللَّهَ وَ الْیَوْمَ الْآخِرَ وَ ذَکَرَ اللَّهَ کَثِیراً). 
بهترین الگو براى شما نه تنها در این میدان که در تمام زندگى، شخص پیامبر صلّى اللّه علیه و آله است.
این ناخداى بزرگ به هنگامى که سفینه‏اش گرفتار سخت‏ترین طوفانها، مى‏شود کمترین ضعف و سستى و دستپاچگى به خود راه نمى‏دهد، او هم ناخداست هم لنگر مطمئن این کشتى، هم چراغ هدایت است، و هم مایه آرامش و راحت روح و جان سرنشینان.
جمله «لَقَدْ کانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ» مفهومش این است که براى شما در پیامبر صلّى اللّه علیه و آله تأسى و پیروى خوبى است، مى‏توانید با اقتدا کردن به او خطوط خود را اصلاح و در مسیر «صراط مستقیم» قرار گیرید.
این نکته نیز قابل توجه است که على علیه السّلام مى‏فرماید: «هر گاه آتش جنگ، سخت شعله‏ور مى‏شد ما به رسول اللّه پناه مى‏بردیم و هیچ یک از ما به دشمن نزدیکتر از او نبود».
 
(آیه 22)- بعد از ذکر این مقدمه به بیان حال مؤمنان راستین پرداخته، مى‏گوید: «هنگامى که مؤمنان، لشکریان احزاب را دیدند (نه تنها تزلزلى به دل راه ندادند بلکه) گفتند: این همان است که خدا و رسولش به ما وعده فرموده (و طلایه آن آشکار گشته) و خدا و رسولش راست گفته‏اند، و این ماجرا جز بر ایمان و تسلیم آنها نیفزود» (وَ لَمَّا رَأَ الْمُؤْمِنُونَ الْأَحْزابَ قالُوا هذا ما وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ صَدَقَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ ما زادَهُمْ إِلَّا إِیماناً وَ تَسْلِیماً).
این وعده اشاره به سخنى است که قبلا پیامبر صلّى اللّه علیه و اله گفته بود که به زودى قبائل عرب و دشمنان مختلف شما دست به دست هم مى‏دهند و به سراغ شما مى‏آیند، اما بدانید سر انجام پیروزى با شماست.
به آنها گفته شده بود که شما در بوته‏هاى آزمایش سختى آزموده خواهید شد، و آنها با مشاهده احزاب متوجه صدق گفتار خدا و پیامبر صلّى اللّه علیه و آله شدند و بر ایمانشان افزود.



پایگاه اطلاع رسانی آستان مقدس امامزاده روح الله علیه السلام