• وبلاگ : آستان مقدس امامزاده روح الله عليه السلام
  • يادداشت : سؤالات شرعي و اعتقادي
  • نظرات : 15 خصوصي ، 25 عمومي
  • آموزش پیرایش مردانه اورجینال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2      
     
    + سوال در مورد ملک سليمان 
    با سلام
    چند سوال با ديدن فيلم ملک سليمان ذهن مرا مشغول کرده است که ممنون مي شوم در صورت امکان توضيح دهيد:
    1. در صورتي که فيلم ملک سليمان را ديده ايد آيا آزمايشي که در اين فيلم نسبت به قوم حضرت سليمان انجام مي شود حقيقت دارد؟
    2. آيا اين گونه آزمايش ها نسبت به اقوام آخرالزمان نيز امده است؟
    3. آيا ملک و حکومت امام زمان (عج) مانند حکومت حضرت سليمان جهان شمول است؟( گويا حکومت حضرت سليمان منطقه اي بوده است اما آيا حکومت امام زمان بر جنيان نيز مي باشد؟) آيا لازمه ي اين امر آن است که اقوام زمان امام زمان همان امتحانات را بگذرانند؟
    4. اين که حضرت سليمان مي گويد به من ملکي بده که به هيچ کس تا کنون نداده اي حکومت ايشان نسبت به حکومت حضرت قائم چگونه است؟

    پاسخ

    عليكم السلام / 1. طبق نظر برخي از علما، ممكن است اين آزمايش (جسماني شدن جنيان و دخالت مستقيمشان در امور مردم) در آن دوران اتفاق افتاده باشد - چنان چه از ظاهر آيات قرآن، اين مطلب برداشت مي شود - اما برخي ديگر از علما اكتفاء به ظاهر آيات و روايات نكرده و مثلاً ذيل آيات 37 و 38 سوره ي ص زنداني شدن شياطين توسط حضرت سليمان را به معناي جلوگيري معنوي از اعمال شوم آن ها دانسته اند، نه اين كه شياطين حالت جسماني داشته و جسمشان محبوس شده باشد. / 2. اخباري در اين خصوص ظاهراً موجود نيست، در واقع نمي توان به طور قطع گفت چنين آزمايشي دوباره رخ خواهد داد يا خير. البته با توجه به رواياتي كه دلالت بر مستجاب شدن دعاي حضرت سليمان در خصوص منحصر به فرد بودن حكومتش دارد، مي توان احتمال داد چنين اتفاقي نخواهد افتاد. زيرا چنين آزمايشي اگر باشد، لطف خدا ايجاب مي كند كه فرستاده اي از جانب خدا براي مهار شرايط موجود باشد كه بتواند مانند حضرت سليمان به آن شكل خاص حكومت كند و شرايط را مهار كند. (دقت كنيد!) / 3. جهان شمول بودن حكومت امام زمان عليه السلام به هيچ عنوان مستلزم چنين آزمايشي نيست. به عبارت ديگر لزومي ندارد كه جنيان حالت جسماني بگيرند تا حضرت بتواند بر آن ها حكومت كند. / 4. حكومت حضرت مهدي عليه السلام اگر چه يك حكومت ممتاز بوده و مصداق آن هرگز اتفاق نيفتاده است، اما از جهاتي با حكومت حضرت سليمان تفاوت دارد. به عبارت ديگر هم حكومت حضرت سليمان منحصر به فرد بوده است و هم حكومت حضرت مهدي عليه السلام منحصر به فرد خواهد بود. (دقت كنيد!) / براي اطلاع بيش تر در خصوص سؤالات خود مي توانيد به جلد 14 بحار الانوار، كتاب شريف حياة القلوب، تفسير آيات 35 تا 38 سوره ي ص در كتب مختلف تفسيري و همچنين به بخش تحقيقات سايت ملك سليمان مراجعه نماييد.
    + م ا 
    با سلام
    فردي در سال هاي حياتش سخنراني هاي عمومي اي داشته و پس از فوت يا شهادت ايشان مجموعه اي دست به جمع آوري اين سخنراني ها در قاب چند سي دي زده است. با توجه به اين که آن شخص خود اين حق را واگذار نکرده است و مدت زماني که قانون براي انحصار حق انتشار قائل است نيز سپري شده است آيا مي توان اين سي دي ها را بازنشر داد؟
    پاسخ

    سلام عليكم / 1. در صورت فوت صاحب اثر، بايد به وراث او مراجعه شود. 2. ظاهراً در اين گونه موارد حق معنوي صاحب اثر همچنان محفوظ مي باشد. بنابراين اگر چه مدت قانوني انحصار سپري شده است، اما شرعاً اجازه ي وراث (بنابر احتياط) لازم است.(اجوبة الاستفتائات، سؤالات 1339 و 1340)
    + محمد 
    با سلام
    ضمن تشکر از پاسخ هاي قبلي و عذرخواهي جهت سوالات جديد!
    ?. آيا مبلغي که در پايان سال به عنوان عيدي و يا پاداش هيات مديره به کارمندان پرداخت مي شود حکم هديه دارد يا درآمد ساليانه؟ و تعلق خمس به آن چگونه است؟
    ممنون و متشکر
    پاسخ

    سلام عليكم / ظاهراً از آن جا كه عيدي و پاداش پايان سال در مقابل كار خاصي نيست، حكم هديه را دارد كه بر طبق فتواي مقام معظم رهبري خمس ندارد.
    + محمد 
    مساله ي ديگر در مورد پول قرض داده شده اين که فرد مقروض قادر به پرداخت آن به صورت يکجا نيست و بنابراين شده است که در هنگام استطاعت مالي و به صورت قسطي پول را برگرداند. در اين حالت آيا بايد هر قسط از پول که دريافت شد خمس همان قسط فورا پرداخت شود؟
    پاسخ

    بله، بايد بعد از دريافت هر قسط، خمس آن را بپردازيد.
    + محمد 
    سلام
    با تشکر از پاسخ هاي کامل و دقيق شما مساله اي که وجود دارد اين است که امر پيگيري براي خواستگاري و ازدواج در جريان است اما واقعا مشخص نيست که اين اتفاق در آينده ي يکي دو ماهه مي افتد و يا خير؟ در اين حالت آيا مي توان دادن خمس آن قسمت از مال که به منظور فوق تهيه شده را به پس از اين زمان دو سه ماهه به تعويق انداخت و در آن زمان در صورتي که اين امر واقع نشده بود خمس را پرداخت کرد؟(اينجانب مقلد مقام معظم رهبري مي باشم)
    پاسخ

    سلام عليكم / با توجه به اين كه احتمال مي دهيد در مدت دو سه ماه پس از سال خمسي، اين پس انداز، مورد استفاده قرار نگيرد، ظاهراً پرداخت خمس آن سر سال خمسي واجب است. ضمناً لازم به ذكر است كه اخيراً فتواي مقام معظم رهبري در اين خصوص تغيير كرده و به جاي مدت دو سه ماه، فرمودند چند روز. براي اطلاع بيش تر مي توانيد به چاپ جديد اجوبة الاستفتائات و يا سايت اينترنتي معظم له رجوع فرماييد. موفق باشيد
    + محمد 
    سلام
    اينجانب در پايان اين ماه سال خمسي ام مي باشد.
    ?. با توجه به اين که مجرد مي باشم آيا سکه اي که از درآمد سال خريده شده باشد با اين نيت که در هنگام ازدواج در طلافروشي با سرويس طلاي عروس که از مخارج لازم مي باشد تعويض شود خمس دارد؟ فرض بر اين که مقدار سکه ها زياد نيست و کفايت يک سرويس طلاي عادي را مي کند و اين که ظاهرا سرويس طلاي مذکور هديه محسوب مي شود.
    ?.مقداري پول به دوستي قرض داده ام خمس اين پول را هم اکنون و در پايان سال خمسي بايد بپردازم يا پس از استيفاي پول؟
    ?. در صورتي که تلويزيون که از خرج هاي داماد مي باشد را اکنون و قبل از ازدواج تهيه کنم به اين نيت که به هر حال خرجي است که بايد بشود آيا خريد تلويزيوني در حد شان خودم براي فرار از دادن خمس پول (تلويزيون پس از ازدواج استفاده مي شود اما خرجي است که بايد بکنم و ممکن است در آينده مخارج ازدواج باعث در مضيقه قرار گرفتن من بشود) درست است؟ جزو مخارج زندگي حساب مي شود؟ در صورتي که هم اکنون باز شود و مورد استفاده قرار گيرد چطور؟

    ممنون و متشکر
    پاسخ

    سلام عليكم / 1. نيت هديه دادن در آينده، براي عدم تعلق خمس كفايت نمي كند. بنابراين اگر تا پايان سال خمسي سكه ي مذكور موجود باشد و به كسي هديه نداده باشيد، خمس آن واجب است. البته بنا بر نظر برخي از فقها مانند مقام معظم رهبري، اگر اين هديه جزء مخارج لازم و ضروري باشد و حداكثر تا چند روز بعد از سال خمسي بخواهيد به مصرف مورد نظر برسانيد، خمس ندارد. / 2. اگر در پايان سال خمسي، گرفتن پول از قرض گيرنده برايتان مقدور باشد، بايد خمس آن را بپردازيد، اگرچه هنوز آن مبلغ را از قرض گيرنده نگرفته ايد. اما اگر در پايان سال خمسي گرفتن پول از بدهكار مقدور نيست، فعلاً پرداخت خمس آن واجب نيست، اما هر زمان كه مبلغ مذكور را گرفتيد، بايد فوراً خمس آن را بپردازيد./ 3. اگر تلويزيون در حال حاضر مورد استفاده ي شما نيست، خريد آن براي فرار از خمس كفايت نمي كند و خمس آن واجب است. استفاده ي از آن به هدف فرار از خمس هم فرقي در مسأله نمي كند، بلكه معيار اين است كه به جهت استفاده در حال حاضر خريد شود. البته اگر اين خريد جزء مخارج ضروري بوده و ازدواج شما حداكثر تا چند روز بعد از سال خمسي باشد (همان طور كه در مورد اول اشاره شد)، خمس آن واجب نيست. / موفق باشيد
    + محمد 

    (برادر بزرگواري به نام "محمد" سؤالي را براي اين بخش ارسال کرده بودند که متأسفانه اشتباهاً از وبلاگ حذف شد. ضمن عذرخواهي از ايشان، مضمون سؤال و پاسخ، خدمتشان تقديم مي گردد:)

    -------------------------------------------------------------------

    از امام زمان (عليه السلام) روايت شده که مي فرمايند:
    ملعون است، ملعون است، كسى كه نماز صبحش را به تاخير بيندازد تا زمانى كه ستارگان محو شوند.
    و در روايت ديگري مي فرمايند:
    ملعون است، ملعون است، كسى كه نماز مغربش را به تاخير بيندازد تا زمانى كه ستارگان پديدار شوند.

    آيا به تأخير انداختن نماز تا اين حد گناه بزرگي است که امام زمان (عليه السلام) محبين خود را به خاطر آن لعن مي کنند؟

    پاسخ

    سلام عليكم / لعن به معناي دوري از رحمت خداست و هر معصيتي به نسبت خود انسان را از رحمت پروردگار متعال دور مي كند. بنابراين آن چه در برخي روايات آمده و اشخاصي را ملعون ذكر كرده اند، الزاماً به معناي ملعون بودني كه مثلاً در خصوص قاتلين امام حسين (عليه السلام) وارد شده، نيست ؛ بلكه دلالت بر تقبيح عمل مذكور دارد. لذا در اين روايت شريف هم ظاهراً مراد اين است كه هر شخصي كه نماز اول وقتش را به تأخير بيندازد، به همان ميزان از رحمت خدا دور مي شود. زيرا اين عمل در واقع سبك شمردن نماز است كه عواقب سختي در پي دارد. البته بديهي است كه اگر عذر مقبولي موجود باشد، به تأخبر انداختن نماز از اول وقت، مصداق سبك شمردن نماز نيست. (وجه ديگري نيز براي اين روايت ذكر كرده اند كه به نظر حقير، جاي بحث ندارد.) موفق باشيد
    + م ا 
    سلام
    حديث يا احاديثي است به نقل از امام صادق با اين مضمون که در آخر الزمان از تهران بپرهيزيد:
    مفضل بن عمر از حضرت امام صادق(ع) که فرمودند:


    اي مفضل آيا مي داني کجا واقع مي شود دار زوراء؟


    عرض کرد: خدا و حجت خداوند بهتر مي داند،


    فرمودند:اي مفضل بدان بدرستيکه در حوالي ري کوهي است سياه که در زير آن کوه شهري بنا مي شود به اسم تهران .


    تهران به حدي ميرسد که کاخ هايش چون کاخ هاي بهشتي ميشود و زنانش چون حورالعين ميگردند.لباس هاي کافران را ميپوشند،خود را به شکل مستکبران در مي آورند،بر زين ها سوار ميشوند،به همسران خود تمکين نميکنند و درآمد شوهرانشان آنها را کفاف نميدهد.اگر مي خواهي دينت را حفظ کني در اين شهر سکونت نکن،از آنها به قله ي کوه فرار کنيد و همانند روباهي که بچه هاي خود را برداشته اند و از لانه اي به لانه اي ميگريزند،کودکان خود را برداشته،از پناهگاهي به پناهگاهي بگريزيد.

    اين حديث در سايت هاي اينترنتي بسيار نقل شده است و روحاني اي به نام سيدحسن آيت نيز در مورد آن سخنراني کرده اند. لطفا ميزان اعتبار اين حديث را بيان کنيد و نظر خود را راجع به اين حديث بيان کنيد.
    آيا اين حديث حجتي بر اشخاص به وجود مي آورد و يا وظيفه اي ايجاد مي کند؟
    ممنون و متشکر
    پاسخ

    سلام عليكم / اين روايت ظاهراً منقول از منتخب التواريخ بوده و در كتبي كه ارزش سندي داشته باشند قيد نشده است. البته رواياتي در كتب معتبر نقل شده است كه دلالت بر پرهيز از شهري به نام «زوراء» در آخر الزمان دارد. آن چه از عمده ي اين روايات مشخص است، زوراء نام ديگر بغداد يا جايي نزديك به آن است، اما روايتي هم موجود است كه دلالت بر اين دارد كه زوراء نام شهري در نزديكي ري مي باشد. بنابراين مي توان در يك جمع بندي كلي به اين نتيجه رسيد كه در دوره ي آخر الزمان شهري با اين ويژگي ها وجود خواهد داشت و براي حفظ دين از چنين شهري بايد دوري كرد. اما آيا اين شهر تهران است يا بغداد يا جايي ديگر، نمي توان نظر قطعي داد. ضمن اين كه در اين روايت، حضرت خطاب عمومي نداشته و به شخص مخاطب مي فرمايند كه در اين شهر سكونت نكن. پس اين شهر بايد در زمان زندگي مفضل وجود داشته باشد كه حضرت او را از سكونت در آن منع كرده باشند ؛ حال آن كه در آن زمان شهر تهران و يا شهري در نزديكي ري با اين ويژگي ها وجود نداشته است. (دقت كنيد!). با اين تفاصيل، امثال اين روايت، ظاهراً تكليفي براي ما ايجاد نمي كنند. البته ممكن است شخصي احساس كند زندگي در جاي خاصي به احتمال عقلايي براي دين خود يا خانواده اش ضرر جدي دارد كه در اين صورت موظف است براي حفظ دين خود اقدام كند، اگر چه به واسطه ي كوچ كردن از آن جا باشد، اما اين مطلب اختصاص به تهران ندارد. موفق باشيد
    + سيد حسين 
    ضمن تشکر براي پاسخ قبلي شما. يکي از جملاتي که به عنوان حديث معروف است جمله ي من علّمني حرفاً فقد صيّرني عبداً مي باشد. در اينجا استدلال مي شود که اين جمله سنديت ندارد. آيا اين موضوع را تائيد مي فرماييد؟
    پاسخ

    سلام عليكم / اين جمله هم مانند جمله ي قبل، ظاهراً در كتب معتبر روايي ثبت نشده است، البته با اين فرق كه رواياتي بعضاً بسيار نزديك به اين جمله در روايات معصومين عليهم السلام وجود دارد. به طور مثال از پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله در روايتي نقل شده است كه مي فرمايند كسي كه به كسي چيزي بياموزد، او را بنده ي خود كرده است. بنا بر اين اصلاً بعيد نيست كه اين جمله يا عبارت غلطي از همين روايت پيامبر باشد و يا چنان چه مشهور است از امير المؤمنين عليه السلام روايت شده باشد، اما به صورت سينه به سينه نقل شده و در كتب درج نشده باشد. مهم اين است كه اين جمله دقيقاً مطابق با روايت پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و منطبق با عقايد ماست. البته با اين توضيح كه طبق فرمايش پيامبر گرامي اسلام در ادامه ي اين روايت (كه در جلد دوم كتاب شريف بحار الانوار آمده است)، عبد بودن در اين جا به اين معناست كه معلم مي تواند به متعلم خود امر و نهي كند و بر متعلم لازم اخلاقي است كه از معلم خود اطاعت كند. (البته بديهي است كه منظور، اطاعت تا جايي است كه مخالف دستور خدا نباشد)/ با تشكر
    + سيد حسين 
    آيا حديث حب الوطن من الايمان سنديت محکم دارد؟
    پيشاپيش ممنونم
    پاسخ

    سلام عليكم / ظاهرا اين جمله كه در بين مردم به عنوان روايت از معصومين عليهم السلام مشهور است، در كتب معتبر حديثي ذكر نشده و به درستي مشخص نيست منبع آن كجاست. تنها در مقدمه ي كتابي از شيخ حر عاملي كه موضوع آن شرح حال علما است، مطلبي با اين مضمون آمده است: ابتدا از شرح حال علماي جبل عامل آغاز مي كنم تا حق وطن را به جا آورده و به حديث حب الوطن من الايمان عمل كرده باشم.غير از اين تنها در مكتوبات برخي شعرا و علما به اين جمله اشاره شده، اما عمدتاً صرفاً به عنوان يك جمله ي زيبا و بعضاً وطن را چيزي غير از كشور و سرزمين معنا كرده اند و يا آن را تخصيص زده اند. مثلا اقبال لاهوري وطن را به معناي وطن اسلامي دانسته، عين القضات همداني وطن را به معناي وطن علوي، سهروردي آن را به معناي آخرت گرفته سعدي، مولانا و شيخ بهايي هم تعبيري عرفاني از وطن داشته اند.بنابراين مي توان نتيجه گرفت كه اين جمله اگر چه به احتمال زياد روايت از معصومين عليهم السلام نيست، اما اگر وطن را به معنايي ديگر تعبير كنيم و يا تخصيص دهيم، بسيار موجه و منطبق با عقايد ماست. البته مي توان مراد از آن را همين وطن ظاهري هم دانست كه در اين صورت منظور خدمت به مردم وطن است، نه وطن دوستي ناسيوناليستي، و الا اگر يك آمريكايي دولتش را دوست نداشته باشد، نقص در ايمان دارد!!!موفق باشيد
     <      1   2